زیارت با ترس بهترین نوع زیارت است:
اسرار خوشبختی، قسمت هفتادو چهارم:
زیارت با ترس
محمد بن مسلم گوید: حضرت امام باقر (علیه السلام) به من فرمود: «... هل تأتي قبر الحسين (عليه السلام)؟ آیا به زیارت قبر حسین (علیه السلام) میروی؟ قُلْتُ: نَعَمْ عَلَى خَوفٍ وَ وَجَلٍ. عرض کردم بلی، ولی با خوف و هراس. فَقالَ: ما كَانَ مِنْ هَذا أَشَدَّ فَالثَّوابُ فِيهِ عَلَى قَدرِ الخَوفِ، وَمَن خَافَ فِي إِتيانِهِ آمَنَ اللَّهُ رَوعَتَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ، يَومَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ العالَمِينَ، وَ انْصَرَفَ بِالمَغفِرَةِ، وَ سَلَّمَتْ عَلَيهِ المَلائِكَةُ، وَزَارَهُ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وَ دَعَا لَهُ»؛1 فرمودند: هر قدر در زیارتت خوف بیشتر باشد، ثواب در آن به مقدار خوف و هراس تو بیشتر میباشد و کسی که در زیارتش خائف و بیمناک باشد، در روزی که مردم برای حساب پروردگار عالمیان به پا می خیزند، حق تعالی او را در امان قرار داده و خوف و وحشت او را برطرف میکند و با آمرزش گناهان برگشته و فرشتگان بر او سلام نموده و رسول خدا (صلى الله علیه وآله) به زیارتش آمده و برای او دعا میکند!
نظر مرحوم علامه مجلسی راجع به زیارت حضرت سيّد الشهدا (علیه السلام) در حال خوف:
«از بسیاری از احادیث ظاهر می شود که تقیّه و خوف، عذر نمی شود در ترک زیارت آن حضرت (امام حسین علیه السلام)، و این خلاف مشهور میان علما و منافی احادیث عموم تقیّه است و دور نیست که مراد این باشد که خوفهای سهل که مبتنی بر احتمالات بعید باشد، یا خوف فوت منافع دنیوی یا فوت مالی یا ضرر سهلی - از خفتی و اهانتی- اینها را مانع نباید کرد! والله يَعلَم»؛2 یعنی اگر احتمال ضرر بعید و ناچیز باشد، مانع نیست.
روز عرفه
زیارت در لغت به معنای قصد کردن و انس گرفتن است و اصل در زیارت به معنای «دیدار» نیز همین است؛ پس در ایام زیارتی هر کدام از معصومین (علیهم السلام) اگر توفیق حضور در حرم مطهر ایشان نبود، میتوان به معنای اصلی زیارت عامل بود؛ و آن اینکه آن روز به حضور احاطی آن حضرت توجّه داشت؛ مانند توجه به حضور وجود مبارک امام حسین (علیه السلام) در روز عرفه و محیط بودن آن حضرت بر ما.
هر عملی بنا به موقعیت و ظرف مکانی یا زمانی که در آن انجام می شود، نتیجه متفاوت از همان عمل در موقعیت دیگر دارد؛ زیارت امام حسین (علیه السلام) در روز عرفه، مواجه شدن و وجدان مقام آن حضرت می باشد؛ لذا: برابرِ یافتن و وجدان و زیارت خدای متعال در عرش است. از آنجا که وجود مبارک ولی الله، اسم اعظم خدای متعال و جایگاه ولایت الهي است؛ لذا زیارت ایشان، زیارت خدای متعال است.
همان طور که حضور در کنار بیت الله خصوصاً در «ایام حج»، شخص را حاجی می کند، حضور در کنار ولی الله نیز شخص را ولایی میکند؛ در کنار وجود مبارک هر کدام از معصومین، شخص رنگ و بوی او را به خود می گیرد؛ لذا بهترین ایام برای حسینی شدن، روز عرفه و ایام محرم و روز عاشوراست. در روز عرفه زیارت امام حسین (علیه السلام) به معنای مشهور آن، حضور در کربلا، در حرم مطهر آن حضرت است، و در آن روز، زیارت آن حضرت به معنای لغوی کلمه، یافتن حضور مبارک ایشان در عرفات است؛ که البته لازمه این امر حضور زائر در عرفات نیست.
اللَّهُمَّ ارزقنا شَفاعةَ الحُسينِ فِي الدُّنيا وَالآخِرة؛ في الحَياةِ والمَماتِ؛ حَتَّى تَجَعَلَنَا فِيهِ و لَهُ بِحَقِّ تُربَةِكربلاء.
روز بیست و پنجم ذی حجه
چنین روزی روز نزول سوره هل اتی است؛ خُنکای خدای تعال برای نذر روزه اهل بیت (علیهم السلام) برای سلامتی امام حسین (علیه السلام) و دادن نان افطاری خود به مسکین و یتیم و اسیر، نیابتا از طرف رسول الله (وجه الله) (صلى الله عليه وآله). در هر حال این روز هم به امام حسین (علیه السلام) مربوط می شود. خدای متعال به عالمیان برای همیشه اعلام فرمود که: علی و آل علی، به خاطر گل روی امام حسین (علیه السلام)، «يُطعِمُونَ الطعامَ عَلَى حُبِّهِ مِسكِيناً وَ يَتِيماً وَأسيرا»3 غذای خود را در عین احتیاج خود به آن، به مسکین و یتیم و اسیر انفاق می کنند.
پس چه جای ناامیدی از اطعام و انعام شدن بر سر سفره معرفت و محبت خود امام حسین (علیه السلام) و حسینی شدن در درگاهی که به خاطر او، هیچ ندارانِ بی سرپرست و گرفتار را، بی اجر و منّت، اطعام می کنند!
قدر عزاداری برای سیدالشهدا (صلوات الله عليه)
سفینه نجات امام حسین (علیه السلام) سوار بر امواج عواطف خلایق سیر میکند؛ لذا کسانی که در اجزای وقایع کربلا؛ مانند: عطش، وداع و یاری خواستن آن حضرت که محرک ترین و مؤثرترین در عواطف خلایق اند، تشکیک میکنند و فقط به جنبه های حماسی واقعه اکتفا می نمایند؛ تیشه به ریشه اساس این ماندگاری در مردمان میزنند؛ تا کی نوبت بقیه شود.
امام رضا (علیه السلام) فرمود: «يَا بنَ شَبِيبٍ، إنْ بَكَيتَ عَلَى الحُسين (عليه السلام) حَتَّى تَصِيرَ دُمُوعَكَ عَلَى خَدَّيكَ، غَفَرَ اللهُ لَكَ كُلَّ ذَنبٍ أَذنَبَتَهُ، صَغِيراً كان أو كَبِيراً، قَلِيلاً كان أو كثيراً»؛ ای پسر شبیب! اگر بر حسین (علیه السلام) گریه کنی تا اشک هایت بر گونه هایت جاری شود، خداوند هر گناهی که کردی از کوچک و بزرگ و کم و زیاد را می آمرزد.
«يَا بنَ شَبِيبٍ، إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَلَقَى اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ ولا ذَنبَ عَلَيكَ، فَزُرِ الحُسين (عليه السلام)». ای پسر شبیب! اگر شاد می شوی که خدا را ملاقات کنی در حالی که بر تو گناهی نباشد، پس حسین (علیه السلام) را زیارت کن. «يَا بْنَ شَبِيبٍ، إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَسكُنَ الغُرَفَ المَبنيَّةَ في الجنَّةِ مَعَ النَّبِيِّ وآله (عليه و عليهم السلام)، فَالعَنْ قتَلَةَ الحُسين». ای پسر شبیب! اگر شاد میشوی که در اتاق های ساخته شده در بهشت با پیامبر و آل ایشان (عليه وعليهم السلام) ساكن شوی، پس بر قاتلان حسین (علیه السلام) لعنت فرست.
«يَا بنَ شَبِيبٍ، إِنْ سَرَّكَ أَنْ يَكُونَ لَكَ مِنَ الثَّوابِ مِثلَ ما لِمَنِ اسْتُشهِدَ مَعَ الحُسَينِ (عليه السلام) فَقُل مَتَى مَا ذَكَرَتهُ: يَا لَيْتَنِي كُنتُ مَعَهُم فَأَفُوزَ فَوزاً عَظِيماً». ای پسر شبیب! اگر شاد میشوی که ثوابی مانند ثواب کسانی که با حسین (علیه السلام) شهید شدند برای تو باشد، پس هر وقت به یادش افتادی بگو: ای کاش با آنها بودم تا به رستگاری میرسیدم، رستگاری عظیمی.
«يَابنَ شَبِيبٍ، إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ مَعَنا فِي الدَّرَجَاتِ العُلَى مِنَ الجِنانِ فَاحْزَن لِحُزنِنَا وَافْرَحْ لَفَرَحِنَا وَ عَلَيكَ بِوَلايَتِنا؛ فَلَوْ أَنَّ رَجُلاً تَوَلَّى حَجَراً لَحَشَرَهُ اللهُمَعَهُ يَومَ القيامة»؛4 ای پسر شبیب! اگر دوست داری با ما در درجات بالای بهشت باشی، در اندوه ما، اندوهگین و در خوشحالی ما، خوشحال باش و بر تو باد به ولایت ما (به گـرد مـا بگـردی و با گرداندن ما بگردی)؛ زیرا اگر کسی به دور سنگی بگردد (یعنی او را چنان دوست داشته باشد که از او جدا نشود)، خداوند او را در روز قیامت با آن سنگ محشور فرماید.
رعایت ادب روضه خوانی
از اسرار بین خدای متعال و اهل بیت (علیهم السلام)، لحظات اوج بلایی است که خدای متعال بر آنان نازل فرموده؛ لذا از موارد افشای سِرّ آنان و اهانت و خیانت به ایشان ذکر مصیبت باز آنان (علیهم السلام) است؛ که آن را به کوچه و بازار کشانده و باعث ابتذال آن از طرفی و سخت شدن دلهای شنوندگان و شقاوت آنان از طرف دیگر می شود؛ زیرا آن را میشنوند و نمی میرند و حداقل از هوش نمی روند؛ یعنی نمی توانند حرمت آن را رعایت کنند و این کار را کودکانِ بزرگسالی می کنند که می خواهند اشک مستمعین خود را بیشتر درآورند و محبوبیت بیشتری برای خود نزد آنان کسب کنند؛
بزرگی می فرمود: خواندن زیارت ناحیه مقدّسه و رعایت ادب قرائت آن در توانِ ما نیست؛ بلکه در توان کسی است که طاقت دیدن آن را دارد؛ یعنی آن را دیده و حالا ذکر مصیبت را میکند. اگر آن ساعات را میشد دید، دیگر پوشیده از انظار نمیشد؛ آن ساعات، لحظات «حسينُ مِنّى وَأَنَا مِنْ حُسین» خدای متعال با امام حسین (علیه السلام) است! توان دل شیر برای دیدن آن کم است؛ پس دل باید چقدر سنگ شده باشد که آن را بشنود و یا بخواند و متلاشی نشود!
صد سلام بر هر زخم خونین تو
«سیّدی» میگفت: برای من همیشه سؤال بود که چرا در زیارت هر یک از معصومین (علیهم السلام) باید بر ایشان یک بار سلام داد، اما برای امام حسین (علیه السلام) صدبار؟! در ماجرایی فهمیدم که هر سلام برای یکی از زخمهای ایشان است. بنده عرض میکنم، «السّلام علیک یا اباعبدالله»؛ سلامی که به هر سلام، صد سلام است؛ «السّلام علیک یا اباعبدالله» صد سلام که هر سلامش سلامی برای همه زخمهای تو بوده باشد. اینگونه اگر زیارت عاشورا خوانده شود، اشک امان انسان را خواهد برید و ناله از نهاد دل به آسمان خواهد رسید.
منابع:
1 کامل الزیارات/ 126
2 تحفه الزائر/ 222
3 انسان/ 8
4 امالی صدوق/ 130