مؤثرترین عمل در یافتن حضور ایشان که عین معرفت است،...
اسرار خوشبختی، قسمت چهل و ششم:
توقّع امر امام عصر (علیه السلام) با معنادار کردن نماز
مؤثرترین عمل در یافتن حضور ایشان که عین معرفت است، معنادار کردن خود و نماز خود است که همان «میزان»1 می باشد و کمک به تعجیل در ظهور و تسهیل در آن می کند. لذا در پای میزان «فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِواهَا ...»؛2 (پس اگر نماز قبول شود، بقیه اعمال قبول می گردد) و مقدار قبولى آن به مقدار حضور قلب در آن بستگی دارد؛ یعنی به مقدار معنادار بودن آن می باشد.
اقامه نماز با تذکّر و توجه به معنای ذیل و سپس تسرّی آن به خارج از نماز است. علامه مجلسی (رحمهالله) فرموده: «نُقِلَ مِنْ خَطّ الشَّهِيدِ رَحِمَهُ اللهُ عَنْ أَبِي الْوَلِيدِ عَنْ أبِي عَبْدِ اللهِ (صلوات الله عليه) فِي قَوْلِهِ: قَدْ قَامَتِ الصَّلَاةُ، إِنَّمَا يَعْنِي بِهِ قِيَامَ الْقَائِمِ (عليه السّلام)»3 (از خط شهید (اوّل) نقل شده که ایشان از ابی ولید و او از حضرت امام جعفر صادق (صلوات الله علیه) در معنای «قَدْ قَامَتِ الصَّلَاةُ» (فرازی از اقامه که پیش از نماز گفته می شود؛ یعنی نماز اقامه شد)؛ نقل کرده که ایشان فرمودند: همانا منظور قیام قائم (علیه السلام) است.)
پس معنای آن چنین خواهد بود: قائم (علیه السلام) قیام فرموده؛ یا الآن هنگام قیام قائم (علیهالسلام) است. و این بیان و معنا مؤید آن حدیث نورانی از همان حضرت است؛ اگر دقيقاً و لغتاً معنا شود نه عُرفی و عامیانه: «توقّع أمرَ صاحبكَ لَيلَكَ و نهارَك»؛ امر (ظهور) صاحبت را در هر شب و روزت رخ داده بدان و بدار.
که مؤثرترین قدم در تعجیل فرج فردی و نیز جمعی است؛ اگرجمعی انجام شود.
شیوه دعای مستجاب برای فرج و ظهور
عصر جمعه و غروب آن همیشه دلگیر است.
خدایا! برای تسکین قلب مبارک زینب کبری (سلام الله عليها): «أمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ».4 با توجه به معارف قرآن میتوان فهمید که به جز دلالت صریح این آیه شریفه به اجابت دعای مضطر، خواندن این آیه و توسل به آن در پیشگاه خدای متعال و به این ترتیب، شفیع قرار دادن آن، سبب اجابت دعاست؛ حال چرا این همه «أمَّن يُجيبُ» خواندن ها اجابت نمی شود؟! نه فقط در حوائج جمعی که در حوائج شخصی هم!
برای استجابت دعا، خصوصاً برای ظهور چگونه باید دعا کرد؟
یک راه برای استجابت دعا، دعا کردن به دَم (نفَس) امیرالمؤمنین (علیه السلام) است؛ زیرا هر دعایی به ایشان مستجاب است.
و یک راه دیگر دعا کردن با دَم (نفَس) صدیقه کبری (سلام الله عليها) است؛ به دلیل اینکه ظهور، موکول به اذن ایشان میباشد.
و راه دیگر دعا کردن با دَم (نفس) حضرت زینب کبری (سلام الله عليها) است؛ زیرا بنابر نقلی، خود وجود مبارک امام زمان (علیه السلام) فرموده اند: «به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را به حق عمّه ام حضرت زينب (عليها السلام) قسم دهند که فرج مرا نزدیک گرداند».5
برای این کار: تصوّر کنید نفَسی که هنگام دعا از دهان شما خارج می شود، نفَس مبارک هر کدام از حضرات است؛ این کار، توجه کردن به آن حقیقت الهیه فراگیر در خود است و خیال نیست؛ بلکه توجه کردن است؛ و تشديد و تثبیت استجابت دعا به این است که در حالیکه به یکی از قواعد فوق دعا میکنید، به قاعده «توقّع امر» که دستور امام صادق (علیه السلام) است هم عمل کنید؛ یعنی توجه کنید که ظهور اتفاق افتاده و واقع شده و شما هم خود در آن حاضرید و نشسته اید.
نشستن در ظهور، فارغ از انجام اعمالی به همراه آن، موضوعیت داشته و در ضمنِ مؤثر بودن در تسهیل امر ظهور، خود شخص را در بالاترین مراتب، تربیت و تعلیم الهی و ایمانی میکند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) به امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:
«یا علی! این فاطمه به خدا قسم سَرور بانوان و زنان اهل بهشت از اوّلین و آخرین است. يا علی! آنچه فاطمه به تو امر میکند انجام بده؛ چون من چیزهایی را به او دستور داده ام که جبرئیل به آنها دستور داده بود. بدان یا علی! من راضی هستم از کسی که دخترم فاطمه از او راضی باشد و نیز پروردگارم و فرشتگان از او راضی باشند. يا على! وای بر کسی که به او ستم کند. وای بر کسی که حق او را از بین ببرد. وای بر کسی که همسر او را آزار دهد. من از آنان بیزارم و آنان از من بیزارند.
والله يا فاطمه! من راضی نمیشوم تا تو راضی شوی. نه، به خدا قسم من راضی نمیشوم تا تو راضی شوی. نه، به خدا قسم راضی نمیشوم تا تو راضی شوی.»6
پس تقدیر امور، در ملکوت فاطمی، در گستره روح قدسی حضرتش، توسط ولی وقت و با رعایت نظر مبارک آن حضرت، انجام میشود؛ و چنین است توضیح و توجیه علّت غیبت و موکول بودن ظهور به امضای آن انسیه حوراء؛ ايشان «حُجَّةُ اللهِ عَلَى الْحُجَج»7 هستند؛ لذا بر همۀ حجج الهیه، به جز وجود مبارک رسول الله و امیرالمؤمنين (صلوات الله عليهما و آلهما) ولایت دارند.
پس یکی از مؤثرترین اعمال در تعجیل فرج، دعای برای آن، نیابتاً از طرف زهرای مرضیه (علیها السلام) و دعا کردن با دم و نفَس ایشان، برای این امر است.
و دیگری توسل و تضرّع به ساحت مقدس آن حضرت و تمنّای از ایشان.
جواب سؤالی در مورد شأن الهی امام زمان (علیه السلام)
دعای دیگران برای ایشان و ظهور معظم له:
چرا وجود مبارک امام زمان (علیه السلام) در تشرّفاتی که در خواب و بیداری محضر مبارک ایشان بوده، فرموده اند که برای فرج من دعا کنید؟8 در حالی که مقام نورانی ایشان خليفة الله، یعنی همه کاره خدای متعال میباشند. مقام نورانی ایشان یدالله است و به تصریح خدای متعال: «بَل يَداهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيفَ يَشَاءُ»9 (دستانی باز و تام الاختیار.)
جمع آن شأن و این رفتار میتواند چنین باشد:
- وجود مبارک ایشان، خود را بنده صِرف و صِرف بندگی میدانند؛ و فرموده اند: «الدُّعَاءُ مُخُ العِبَادَةِ»10 (دعا، مغز بندگی و عبادت است.) لذا دعا و درخواست دعا، ابراز حقیقت بندگی از ناحیه مقدس ایشان است.
- خود را در رابطه با حق تعالی، مخاطب اوّل «أنتُمُ الفُقَراءُ إِلَى الله»؛11 لذا محتاج صِرف او می دانند؛ و میدانند که اگر آیت ربانی او هستند، به او هستند؛ بالله هستند؛ نه به خودشان؛ و این حکم، آن به آن در مورد ایشان جاری است.
و البته این معنا در رابطه خدای متعال و همه مخلوقات جاری است. نهایت اینکه - به قول معروف - ما عقلمان به آن نمیرسد و وجدانمان در این مورد تاریک است؛ و آن اینکه مخلوق در عین مالكيتش حتی نسبت به همه ما سوى الله، فقیر و بلکه فقر محض است.
- از لوازم اوّل اقامه امامت وجود مبارک امام (علیه السلام) و ولایت او در فرد یا جمع، اقبال مردم است و دعا نشانه از این معنا و حتی عامل ایجاد یا تشدید آن است.
دعای سفارش شده برای امام زمان (علیه السّلام)
آیت الله سید علی میلانی از استادش مرحوم آیت الله سید نصرالله مستنبط12 نقل کرده که: از مؤمن ثقه، مرحوم شيخ محمد كوفى شنیدم که امام زمان (عجل الله فرجه) فرمود:
«به مؤمنین بگو این چنین برای من دعا کنند: «أللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا دِينَكَ قَد أَصبَحَ باكياً لفَقدِ وَلِيِّكَ؛» خدایا این دین توست که گریان شده است در نبود ولی تو.
«فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل لِوَلِيّكَ الفَرَجَ رَحمَةٌ لِدینكَ؛» پس بر محمد وآل محمد درود فرست و فرج ولی ات را نزدیک گردان از روی رحمت برای دینت.
«وَهَذَا كِتَابُكَ قَد أصبَحَ بَاكِياً لِفَقدِ وَلِيَّكَ؛» و این کتاب توست که گریان شده است در نبود ولی ات.
«فَصَلَّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل لِوَلِيّكَ الفَرَج رَحمَةً لِكِتابِكَ؛» پس بر محمد و آل محمد درود فرست و فرج ولی ات را نزدیک گردان از روی رحمت برای کتابت.
«وَ هَذِهِ عُيُونُ الْمُؤْمِنِينَ قَد أَصْبَحَت بَاكِيةً لِفَقَدِ ولیِّک؛» اینها چشمان مؤمنین اند که گریان شده اند در نبود ولی ات.
«فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل لِوَلِيّكَ الفَرَجَ رَحمَةً لِعُيُونِ المُؤمِنِينَ». پس بر محمد و آل محمد درود فرست و فرج ولی ات را نزدیک گردان از روی رحمت برای چشمان مؤمنین.
منابع:
1 تفسیر نورالثقلین2: 5
2 کافی 6: 18 از امام باقر علیه السلام
3 بحارالانوار 51: 149
4 نمل: 62
5 سحاب رحمت: 829
6 بحارالانوار 22: 484
7 تفسیر اطیب البیان 13: 225
8 کمال الدین 2: 485
9 مائده: 64
10 دعوات راوندی: 18
11 فاطر: 15
12 مرحوم مستنبط داماد مرحوم آقای خویی بود و ظاهرا نظر ایشان در مورد مرجعیت بعد از خودشان به ایشان بود، ولی ایشان زودتر از آقای خویی فوت کردند.