سخنرانی نیمه شعبان آثار محبت
بسم الله الرحمن الرحیم
صلی الله علیک یا خلیفه الله
”و الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و علی اهل بیته الطاهرین لا سیما بقیه الله المنتظر و الامام الثانی عشر سیدنا و مولینا و هادینا القائم بالحق و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
سخن درباره شخصیت نازنین حضرت ولی عصر علیه السلام و همین طور در مورد مسائلی از قبیل غیبت حضرت، انتظار، فواید آن و وظایف شیعه در زمان غیبت زیاد است. ما در این میان می خواهیم در مورد آثار محبت امام زمان «علیه السلام» صحبت کنیم. یکی از انگیزه های انتخاب این است که راه اساسی تزکیه نفس و توفیق یافتن بر انجام واجبات و ترک محرمات محبت و دوستی حضرت ولی عصر «علیه السلام» است و به مقتضای ”من احبکم فقد احب الله“ (الفقیه/2/513) حب او حب خداست هر چه مهر آن بزرگوار در دل انسان بیشتر شود صفای باطن و کمال معنوی انسان بیشتر می گردد.
علت دیگر انتخاب این بحث این است که جوان ها اهل محبت هستند و جوانی اوج ابراز و احساس محبت است و جوان ها دوست دارند دراین سن هم محبت بکنند و هم مورد محبت باشند. ”هل الایمان الا الحب“ (کافی/2/125) در مورد محبت گفتن چند نکته لازم است و آن این که:
1- محبت یک مسئله فطری است، محبت را همه می فهمند احتیاج به آموزش و کلاس ندارد، کسی را نمی توان پیدا کرد که در وجودش هیچ کششی نباشد.
2- محبت یک مقوله ای است که دو سر دارد، یکی محب و دیگری محبوب. به تعبیر عرفی یکی عاشق و یکی معشوق. نمی شود انسان یک سرش را داشته باشد و یک سر دیگر را نداشته باشد محب باید محبوب داشته باشد. محبوب های مختلف حکایت از سلیقه های مختلف می کند. همه همسر و فرزند و پدر و مادرشان را دوست دارند همه محبوب و محبشان را دوست دارند ولی یک نفر ممکن است همه صحبت هایش را روی آلبوم عکس، تمبر، قالیچه پیاده کند (مکانیزه کند)
3- این که انسان همیشه دلش می خواهد محبوبش از خودش بالاتر باشد به دلیل این که محبوب های پایین تر زود دل انسان را می زند. جوان روحیه اش طوفان عشق و محبت است وقتی خواسته خودش را در محبوب های محدود خودش پیدا نمی کند اوج می گیرد و دنبال محبوب های مختلف می گردد و همه عمرشان تلف می شود.
4- چهارم این که انسان دلش می خواهد محبوبی داشته باشد که با او حرف بزند تغزل کند مناجات داشته باشد و این بحث را تا این جا داشته باشید.
من دین را معنی می کنم. دین یعنی چیزی که برنامه زندگی به ما بدهد؟ کسی که ما را می شناسد یعنی آفریننده ما کدام برنامه خوب است، آن که طبق زندگی ما باشد مطابق با انسان باشد، دین فطری باشد.
قرآن می فرماید: ”فاقم وجهک للدین حنیفا فطره الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله“ (روم/30) یعنی این دین مستقیم است و فطری است. در قرآن محبت امضاء شده، این که محبت دو سر دارد را هم تصویب کرده، محبوب برتر را هم معرفی کرده، محبوب¬های محدود و مادی را هم کوبیده، فرموده بیشترین محبت را برای محبوب برتر بکار ببرید.
از واژه های زیاد قرآن واژه حب است. یحب، یحبون، تحبون … محبوب برتر و برترین را هم معرفی کرده ”و الذین آمنوا اشد حبا الله“ (البقره/165) بعد فرموده هر کس را می خواهید دوست داشته باشید، سفینه دلتان را به پرواز در آورید در فضای محبوب برترین هر جا که فرود آمد، (فرودگاه) محبوب برتر باشد. یعنی جایی باشد که محبوب برتر وجود دارد. یعنی جز خدا کسانی را دوست داشته باشید که آنها دلشان فرودگاه هبوط و نزول خداست.
اگر از امام زمان «علیه السلام» بخواهیم از دریای محبت و عشق زلال خودشان اندکی به ما بچشاند، ”و سقاهم ربهم شرابا طهورا“ (انسان/21) این عشق به امام زمان «علیه السلام» پاکی و طهارت می آورد. و در مقابل، محبت امام زمان «علیه السلام» با چیزی برابری نمی کند. دیگر این محبوب برتر دل را نمی زند، چون محدود نیست. یک عمر است، عاشق امام زمان «علیه السلام» است.
اولین خاصیت محبت به امام عصر توحید است. توحید از آثار و ویژگی های محبت است. انسان اگر محبت داشته باشد باید یگانه بین باشد. امکان ندارد انسان دو نفر را اندازه هم و شکل هم و در عرض هم دوست داشته باشد. مگر این که هر دو یک خط باشند.
با دو قبله در ره معبود نتوان زد قدم یا رضای دوست باید یا هوای خویشتن
محبت همیشه طولی است عرضی نیست. در قرآن کریم می فرماید: ”ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک“ (نساء/48) خدا هر گناهی را ممکن است ببخشد به جز شرک، چون شرک خیانت به دنیای محبت و عشق به خداست. محبت اولیای خدا در طول محبت خداست، چهارده معصوم هم یکی هستند، ”کلهم نور واحد“ این ها نور خدا هستند و یک خط هستند. پس خاصیت اول یگانه بینی شد. فقط او، خط او، رنگ او. لذا چشمی که نامحرم بین باشد امام زمان «علیه السلام» را نمی بینید. چشم محبوب، همچون چشمی که محب امام زمان «علیه السلام» است، می¬گردد. محب قیافه ها و فیلم ها نیست. ”ما جعل الله لرجل من قلبین فی جوفه“ (مستدرک/4/482) خدا در سینه مردم دو قلب قرار نداده که دو محب داشته باشند.
اثر دوم محبت این است که کسانی را که دوست دارد به او هدیه می دهد و از اخلاق یک مسلمان این است که انسان کسی را که دوست دارد به او هدیه می دهد و از اخلاق یک مسلمان این است که وقتی کسی به او هدیه می دهد و در حد توانش بهترین هدیه را می دهد با اشتیاق فراوان بگیرد و بدون این که به تکلف بیافتد بهترین هدیه را با احترام بدهد. رسول اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» می فرماید: ”تهادوا تحابوا تهادوا فانها تذهب“ (کافی/5/144) به یکدیگر هدیه بدهید تا محبتتان زیاد شود. بدرستی که هدیه کینه های دل را برطرف می کند. اگر مالت را دوست داری باید در راه محبوب خرج کنی. هر چه دارم برای حضرت است. چرا هدیه دادن آثار محبت است؟ چون هدیه از مال است و دل انسان به اموالش تعلق دارد و انسان به محبوبش هم تعلق خاطر دارد.
جان چه باشد که فدای قدم دوست کنم این متاعی است که هر بی سرو پایی دارد
من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود سر و جان را نتوان گفت که مقداری هست
شاید سوال شود، چگونه می توانیم به امام زمان «علیه السلام» هدیه کنیم؟ اگر ما برای خشنودی امام زمان «علیه السلام»، به فقیری صدقه دادیم، این هدیه است به امام زمان «علیه السلام».
سید بن طاوس «رحمه الله علیه» از معصوم نقل می کند: که اگر کسی قرار بدهد ثواب آن نماز را چند برابر می کند و در هنگام مرگ قبل از این که روحش از جسدش خارج شود امام در حال احتضار می آید و می گوید: ای فلانی هدیه ای که برای ما فرستادی حالا برای تو مفید شده و لطف هایی که برای ما داشتی امروز برای تو فایده داشته. حالا باید به تو هدیه دهیم نگران نباش، چشمت روشن، خداوند برای تو مقدماتی معین کرده است. اگر همه دوست داشتنها مان را حاضر باشیم به حضرت هدیه کنیم این نشانه محبت حقیقی است البته به حضرت هدیه می کنیم یعنی این ها را باید در راهی بکار ببریم که حضرت دوست دارد.
از آثار دیگر محبت این است که محب در حصن محبوب قرار دارد و لو فرسنگها از او دور باشد.
در یمنی چون با منی پیش منی پیش منی چو بی منی در یمنی
اگر انسان کسی را دوست داشته باشد در دنیای محبت همیشه با او زندگی می کند محب امام سجاد «علیه السلام» همیشه صحیفه سجادیه همراه دارد. محب امیرالمومنین «علیه السلام» با نهج البلاغه زندگی می کند.
هر جا سفر کردم، تو همسفرم بودی
از هر طرفی رفتم تو راهبرم بودی
با هر که سخن گفتم، پاسخ زتو بشنفتم
بر هر که نظر کردم تو در نظرم بودی
هر صبح که سر زد شمس، هر شب که قمر تابید
از گردش روز وشب شمس و قمرم بودی
آواز چو می خواندم، سوز تو به سازم بود
پرواز چو می کردم تو بال و پرم بودی
در خنده من چون ناز، در کنج لبم بودی
در گریه من چون اشک در چشم ترم بودی
هرگز دل من جز تو، یار دگری نگزید
برخاست که بگزیند یار دگرم بودی
اگر محبت حقیقی باشد این دژ قابل شکستن نیست. حدیث قدسی داریم ”کلمه لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی“ (بحار/49/127) عذاب دوری از خداست وقتی انسان پیش محبوب باشد که جهنمی نیست. قرب به محبوب یعنی بهشت. در جای دیگر داریم ”ولایه علی ابن ابی طالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی“
علی علیه السلام، لا اله الا الله را در وجودش پیاده کرده، یعنی ولایت ائمه علیهم السلام، ولایت حجه ابن الحسن علیه السلام حصن محکم خداست. اگر من امام زمان «علیه السلام» را دوست دارم در آستانه ولایت ایشان زندگی می کنم دیگر غصه هیچ چیز را ندارم. همه چیز به عهده اوست.
حالا شاید بپرسید وقتی امام زمان «علیه السلام» را نمی بینیم چگونه در حصن حصین او قرار بگیریم؟
باید خودمان را موظف بدانیم که برایش دعا کنیم. کارهایش را انجام دهیم. از ایشان خبر بگیریم. سعی کنیم رضایت ایشان را جلب کنیم. ابراز عشق و علاقه کنیم.
خستگی ناپذیری در راه محبوب، یکی دیگر از آثار محبت است، این مسائل فطری است. یکی از نمونه های بارز برای اثبات این مسئله، مادر است. همه زحمات مادر را دیدند! جدا طاقت فرساست. ولی مادر با عشق و علاقه و هیجان آن را انجام می دهد این عشق است. جسما خسته است، ولی روحش خسته نیست. خداوند هیچ وقت خسته نمی شود ”لا تاخذه سنته و لا نوم“ (بقره/255) خداوند موجوداتی هم دارند که خسته نمی شوند خلقتشان این طور است ”و الناشطات نشطا“ (النازعات/2) قسم به فرشتگانی با نشاط که هر چه کوشش می کنند خسته نمی شوند چرا؟ چون کار آنها عشق و علاقه به محبوب خداوند جل جلاله است.
از فرشتگان که آمدیم به انسانها می رسیم ”فاذا فرغت فانصب و الی ربک فارغب“ (سوره انشراح/ آیه 7و8) هنگامی که فارغ شدی کار جدید کن بسوی خدایت با میل و رغبت حرکت کن ”نوم المحب علی المحب حرام“ کسی که کسی را دوست داشته باشد در محضر او نمی خوابد. فقط به اندازه ضرورت می خوابد.
(الجواهر السنیه شیخ حر عاملی محدث چهار قرن پیش) حدیث قدسی داریم: ای فرزند عمران دروغ می گوید کسی که گمان می کند من را دوست دارد ولی هنگامی که شب می شود همه شب را می خوابد و از من غیبت می کند ”الیس کل محب یحب خلوت خبیبه“ آیا این طور نیست که هر محبی دوست دارد خلوت کند با حبیبش، تغزل کند، مناجات کند پس چرا هنگامی که شب می شود می خوابد و ادعا می کند مرا دوست دارد؟
”ها انا ذا یابن عمران“ ای پسر عمران من مطلع هستم بر احوال دوستان خودم، وقتی که دوستان خود را نگاه می کنم وقتی شب برایشان فرا می رسد چشم های دلشان بسوی من حرکت می کند و چرخش می کند و عقوبت های دوری و فراق من برایشان ممثل می گردد. وقتی که چشم ها بخواب می رود من حقیقت بهشت و جهنم را برای آنها ممثل می کنم با من سخن می گویند گویا من را می بینند و با من طوری صحبت می کنند که در حضور من خودشان را احساس می کنند.
امام عصر «علیه السلام» این چنین دوستانی لازم دارند که در غیبت امام زمان «علیه السلام» او را غایب ندانند. امام زمان «علیه السلام» از چشم ما غایب هستند، نه غایب مطلق، حضرت به همه اعمال ما آگاه و مطلع هستند (مکتب تشیع مکتب عشق و عاطفه است. این همه زحمت، جشن و چراغانی برای چیست؟ برای این که مولایم متولد شده است.
در نامه ای که حضرت برای دوست با اخلاصشان مرحوم شیخ مفید فرستادند خود حضرت این طور فرمودند:
«اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان بخشد، با دلهایی متحد و یک پارچه، به پیمانی که با ما دارند وفا می کردند، هرگز فیض ملاقات ما از آنان به تاخیر نمی افتاد و بزودی، سعادت دیدار ما با معرفتی کامل و شناختی راستین نصیبشان می گردید، پس ما را از شیعیان پنهان نساخته مگر آن دسته از کردارشان که بر ما خوشایند نیست و از ایشان توقع نداریم.»
اگر انسان محبت داشته باشد اصلا درد و خستگی نمی فهمد سر از پا نمی شناسد. حالا می فهمیم چرا شب عاشورا اصحاب امام حسین «علیه السلام» می خندیدند و در روز عاشورا بر هم سبقت می گرفتند. اگر عشق و علاقه داشته باشیم خستگی نداریم. جوانان باید از انتظار خسته نشوند امام زمان «علیه السلام» محبوب ما هستند، هر چه قدر محبت بیشتر باشد خستگی ناپذیری در راهش بیشتر است. اگر ما در راه امام زمان «علیه السلام» خسته می شویم معنایش این است که هنوز دوستیمان به آن حد نرسیده و الا خستگی ندارد، در صحبتمان شک است.
اگر ما یک قدم بسوی امام زمان «علیه السلام» برویم او قدم های بزرگتر بر می دارد. انشاء الله همه شما که این جا حضور دارید مورد علاقه و لطف حضرت هستید و الا نمی توانستید در این جشن شرکت کنید. الان امام زمان «علیه السلام» هر کجا که هستند به ما توجه دارند، عنایت دارند، اگر عشق و محبت ایشان نبود که ما نمی توانستیم در مجلس مولودی اش شرکت کنیم. ورود به مجلسشان جواز می خواهد.
این محبت امام زمان «علیه السلام» است که ما را به مجلس میلادش دعوت کرده. از محبت امام زمان «علیه السلام» نباید خسته شد. امام زمان «علیه السلام» دریای مواج بی ساحل عاطفه است. یعنی می شود کسی در ایام نیمه شعبان برای میلاد حضرت زحمتی کشیده باشد، آقا تشکر نکند؟ یکی از شبهایی که آقا شیعیان را دعا می کند، شب نیمه شعبان است به مجالس چشم می افکند. آقا همه را در نظر دارد. آقا من چون به شما علاقه دارم خستگی ندارم.
من عاشقم گواه من این قلب چاک چاک در دست من جز این سند پاره پاره نیست
در پاره پاره ورقهای این سند عشاق را نوشته که جز مرگ چاره نیست
در قتلم استخاره مکن وانکه گفته اند در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
عاشق خسته نمی شود، نیرویش کم نمی آید، انرژیش پایان ندارد. در این شب نیمه شعبان باید از خدا بخواهیم جوری آقا را دوست داشته باشیم که هرگز از راه او خسته نشویم. راه او راه خداست راه تقواست فعالیت برای راه این محبوب یعنی رفتن به راه حق تعالی. الان هم اگر گوش دل باز کنیم امام عصر «علیه السلام» با صدای جانسوز و محبت آمیز فریاد می زنند ”هل من ناصر ینصرنی، هل من معین یعیننی“ یاری ما مردم شیعه این است که در یاری آن امام خسته نشویم، یاری با شمشیر دانش و بینش و عمل و کردار.
هر کدام از ما یک تابلوی زیبای تمام نما برای نشان دادن امام زمان «علیه السلام» هستیم. امام زمان علیه السلام کی غیبت می¬کند؟ کی بد خلقی می¬کند؟ کی دروغ می¬گوید؟ کی بدحجابی را دوست دارد؟ باید با اعمالمان حضرت را یاری کنیم. نماز ما باید تابلوی نماز امام زمان علیه السلام باشد، کدام نماز؟ نماز سبک آخر وقت؟ باید اخلاق اعتقاد، سلوک و رفتار، برخورد ما، محیط خانه ما همه و همه باید تابلوی برای امام زمان «علیه السلام» باشد این علامت دوستی است خسته هم نباید بشویم تازه اگر هم خسته شویم خود حضرت خستگی ما را می گیرد. (داستان علامه حلی).
خدایا بحق مادر پهلو شکسته اش فاطمه «سلام الله علیها» امسال را آخرین نیمه شعبان زمان غیبت قرار بده. ”اللهم ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده و اکحل ناظری بنظره منی الیه و عجل فرجه و سهل مخرجه و اوسع منهجه
اللهم اکشف هذه الغمه عن هذه الامه بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا“
یا بقیه الله: جمعه ها گذشت دوران فراقت طولانی شد جشن های میلاد به پایان رسید. در هر جشنی منتظر دیدن شما هستیم. منتظر این هستیم که چشمانمان به جمال شما بیفتد.
”هل الیک یابن احمد سبیل فتلقی“ (دعای ندبه) آیا ای پسر رسول خدا راهی هست که ما شما را ملاقات کنیم ”و هل یرجع العبد الابق الا الی مولاه“ آیا غیر از این است که هر که عبد پشیمانی دوباره بسوی مولا و سرورش بر می گردد. یا مولای تو را قسم می دهم به پهلوی شکسته مادرتان در این روز میلاد ما را از دیدارتان و بخششتان محروم نفرمایید. کدام چشم چشمان گنهکار ما؟
بیائید چشمهایمان را پاک کنیم، با اشک ریختن در مصیبت جد گرامیشان شاید بدین وسیله دریای بیکران عاطفه و محبت آن سرور را متلاطم کنیم و خود را در معرض امواج عنایت ایشان قرار دهیم.
آخر غم داغ شهادت امام حسین «علیه السلام» بر قلب فرزند گرامیشان سنگینی می کند و بر این غم شب و روز گریه می کند و خودشان فرمودند که ای جد گرامی اگر اشک چشمم تمام شود در مصیبت شما خون گریه می کنم. غم شهادت ایشان آن قدر عظیم است که آن هنگام که شمر بر سینه مبارک آن حضرت نشسته بود و آماده کشتن او بود تمام انبیاء و اولیاء، پیامبر، امیرالمومنین «علیه السلام» و مادر مظلومش مضطرب و نالان و اشکبار بودند و خدا که این حال را از ایشان دید تمثال بی مثال فرزندشان امام زمان «علیه السلام» را در هاله ای از نور نمایان نمود وعده داد که بوسیله او انتقام خون امام حسین «علیه السلام» را از دشمنان بگیرد.