- ولادت امام حسین علیه السلام
- بازدید: 52
امام حسین، واسطه فیض الهی
- ولادت امام حسین علیه السلام
- بازدید: 52
با نظر در عظمت عالم هستی به خوبی درمیابیم که خالق این جهان، آفرینش خود را بیهوده و بی هدف خلق ننموده است.
اما اینکه هدف خداوند از این آفرینش چه می تواند باشد، بهترین جواب را از کلام خود خدای متعال در قرآن کریم باید جستجو نمود. در قرآن چندین تعبیر درباره علت خلقت جهان و انسان بیان شده است؛ در یکی از آیات شریفه علت آفرینش را به این خاطر عنوان نموده که انسانها مشمول رحمت الهی شوند:
«إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُم...»1
«مگر آن کس که خدای تو بر او رحم آورد و برای همین آنها را آفرید...»
لذا خلقت و برگزیدن اولیاء الهی نیز، رحمت واسعه خداوند است. که از جمله آنان حضرت سیدالشهداء (صلوات الله علیه) می باشد که واسطه فیض الهی به وسیله سفینه النجاه صورت می گیرد. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) تصریح شده است که: امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) رحمتی برای امت هستند:
« عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِیِّ قَالَ: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ تَعَالَی "یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ" یَعْنِی حَسَناً وَ حُسَیْناً قَالَ مَا ضَرَّ مَنْ أَکْرَمَهُ اللَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ شِیعَتِنَا مَا أَصَابَهُ فِی الدُّنْیَا وَ لَوْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ یَأْکُلُهُ إِلَّا الْحَشِیشَ.»2
«جابر جعفی گوید: در مورد آیه "یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ" امام باقر (علیه السلام) فرمود: «منظور حسن و حسین (علیهما السلام) هستند» و فرمود: کسی که خداوند او را به تشیّع گرامی داشته هر طورکه دنیای او بگذرد زیان نکرده، گرچه خوراکی جز خار و خاشاک پیدا نکنند».
بنابراین خداوند مهربان امام حسین (علیه السلام) را آفرید تا از طریق او رحمت بی منتهای خود را بر انسانها فرو فرستد. امام حسین (علیه السلام) هم در زمان حیات مبارکش مایه رحمت برای امت اسلامی بود و هم بعد از شهادتش زیرا آن حضرت با خون به ناحق ریخته خویش، مسلمانان را از خواب غفلت بیدار کرده و هنوز که سالیان سال از شهادت آن حضرت می گذرد سیل انسانهایی که در مکتب حسینی هدایت می شوند و مورد رحمت و مغفرت الهی قرار می گیرند، غیر قابل توصیف است.
مصداق رحمت واسعه الهی
از امام باقر (علیه السلام) روایت شده كه رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله) به امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: «یا علی! آنچه بر تو املا مىكنم بنویس؛ آن حضرت عرضه داشتند: اى پیامبر خدا! آیا مىترسید فراموش كنم؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: بر تو از فراموشى نمىترسم زیرا از خدای متعال خواستهام تو را حفظ كرده و از نسیان نگاه دارد؛ ولى براى شریكانت بنویس.
آن حضرت پرسیدند: اى پیامبر خدا! شریكان من چه كسانى هستند؟ ایشان فرمودند: ائمّه از فرزندان تو كه به واسطه آنها امّتم از باران سیراب شوند و دعایشان مستجاب شود و به خاطر آنها خداوند بلا را بگرداند و رحمت را از آسمان فرو بارد؛ و با دست به امام حسن (علیه السلام) اشاره فرمودند: این اوّلین آنهاست؛ سپس به امام حسین (علیه السلام) اشاره فرمودند: ائمّه از فرزندان اویند».3
تمام رحمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در امام حسین (علیه السلام)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) «رحمه للعالمین» هستند. خدای متعال می فرماید:
«وَ ما أسلناکَ إلّا رحمه للعالمین»؛4
این «رحمه للعالمین» بودن، هم در خلقت ایشان است و هم در شریعتشان؛ هم در تکوین است و هم در تشریع.
امام کاظم (علیه السلام) در حدیثی زیبا می فرمایند:
«به راستی که مهربانی و دلسوزی پیامبر (صلی الله علیه و آله) به امّتش مانند مهربانی و دلسوزی پدران به فرزندان است و برترین امّت ایشان، علی (علیه السلام) است و پس از او مهربانی و دلسوزی علی (علیه السلام) به آنان همانند مهربانی و دلسوزی پیامبر است؛ زیرا که او جانشین و خلیفه و امام بعد از اوست؛ به همین خاطر است که فرمودند: من و علی دو پدر این امّت هستیم».5
وجود مقدس رسول الله (صلی الله علیه و آله) رحمت خود را بعد از حیات شریفشان از این عالم دریغ ننموده اند که کسی نتواند از آن رحمت واسعه بهره ببرد.
روایت است که حضرت زهرا (سلام الله علیها)، حسنین (علیهماالسلام) را نزد پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) آوردند و درخواست نمودند که به این دو فرزندم چیزی عطا کنید؛ آن حضرت در مورد امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
«... وَ أَمَّا اَلْحُسَيْنُ فَأَنْحَلُهُ اَلْجُودَ وَ اَلرَّحْمَةَ»6
«... و اما حسین، پس جود و رحمتم را به او بخشیدم».
آنچه از این حدیث شریف، حاصل می گردد آن است که: رحمت واسعه الاهی تماماً از ایشان به امام حسین (علیه السلام) عطا شده و برای همیشه باقی است و امامان از نسل امام حسین (علیه السلام) رحمتشان را خلافتاً و وراثتاً از آن حضرت به ارث برده اند.
شیوه اهل بیت (علیهم السلام) در مهربانی
در عرف زندگی مردم به طور عادی این گونه است که اگر به آنها خوبی کردند، در مقابل آن خوبی میکنند؛ این امر در همه اقوام وجود دارد و این مَثَل را می گویند که: "برای کسی بمیر که برایت تب کند". اما خوبی کردن در مقابل خوبی، هنر نیست؛ هنر این است که اگر کسی به ما بدی کرده، ما خوبی کنیم و اگر کسی به ما خوبی کرد، با او خوب تر و بهتر رفتار کنیم. خدای متعال در سوره فصلت، آیه 34 می فرماید:
«نیکی و بدی یکسان نیست؛ (بدی) را با آن چه نیکوتر است دفع کن. پس آن هنگام، آن کسی که میان تو و او دشمنی است، گویی که او دوستی صمیمی است.»
این نکته ای بسیار قیمتی است که:
خوبی کردن به خوبها هنر نیست، بلکه خوبی به بدها هنر است. این که امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) با یک توجه، دست ابن ملجم را خشک نکردند؛ یا وجود مقدس سیّدالشهدا (علیه السلام) با یک توجه، شمر را تکهتکه نکردند؛ یا این که وجود مقدس امام زمان (علیه السلام) به ناسپاسهایی مثل ما روزی می دهند، لیاقت ما نیست؛ این به هنر اولیای خدا و خوبی و رحمت گسترده آنان برمی گردد.
امام باقر (علیه السلام) می فرمایند:
«إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ نَصِلُ مَنْ قَطَعَنَا وَ نُحْسِنُ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَيْنَا»7
«ما خاندانی هستیم که به کسی که از ما جدا شده می پیوندیم و به کسی که به ما بدی کرده است، خوبی و نیکی می کنیم».
جلوه هایی از رحمت عام و فراگیر امام حسین (علیه السلام)
رفتار نیکوی امام حسین(علیه السلام) به فرد دشنام دهنده:
یكی از برخوردهای امام حسین (علیه السلام) در مدینه، با عصام بن مصطلق شامی است. مردم شام در اثر تبلیغات سوء معاویه، بر علیه امیرالمؤمنین (علیه السلام) نسبت به آن حضرت و فرزندانشان، عداوت خاصی پیدا كرده بودند كه جریان ذیل، حاكی از همین مساله است .
عصام می گوید: وارد مدینه شدم و چون نگاهم به امام حسین (علیه السلام) افتاد، حُسن سیرت و اخلاق حمیده آن بزرگوار، مرا به حسادت واداشت كه آن بغض و كینه درونی خود را نسبت به او و پدرش ظاهر كنم. لذا به حضورش رسیدم و گفتم:
«أنت ابن أبي تراب؟ فقال :نعم! فبالغت في شتمه و شتم أبيه؛ فنظر إليّ نظرة عاطف رؤوف ثمّ قال: «أعوذ باللّه من الشيطان الرجيم بسم اللّه الرحمن الرحيم خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ»؛ ثم قال لي: خفض عليك استغفر اللّه لي و لك، انك لو استعنتنا لأعنّاك، و لو استرفدتنا لرفدناك، و لو استرشدتنا لرشدناك. قال عصام: فتوسم مني الندم على ما فرط مني فقال: "لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللّهُ لَكُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرّاحِمِينَ."»
«تـو فرزند ابو تراب هستی؟ فرمود: بلی! پس آنچه توانستم به او و پدرش دشنام دادم!! امـا حضرت نگاه محبت آمیزی به من نمود و آیه شریفه: «خُذِ العفو» را قرائت فرمود كه اشاره به مكارم اخلاق پیامبر (صلی الله علیه و آله) دارد كه بدی را با بدی مكافات نكند و از جاهلات اعراض نماید. آنگاه فرمود از خداوند برای خود و تو استغفار میكنم.
عـصـام مـی گـوید: از كرده خود پشیمان شدم، ولی آن حضرت فرمود: ملامتی برشما نیست، خداوند از گناهان شما صرف نظر می كند. (این جمله از زبان حضرت یوسف (علیه السلام) خطاب به برادرانش است آن هنگام كه پشیمان شدند.) آنگاه امام (علیه السلام) فرمود: تو از اهل شام هستی؟ عرض كردم: آری! آن حضرت فرمودند: «سنت دشنام دادن به امیرالمؤمنین (علیه السلام) را معاویه بنیانگذاری كرد. بعد هم فرمودند: هر حاجت و خواسته ای داری از من بخواه تا برای تو انجام بدهم.
عـصـام مـی گوید: با این برخورد حضرت، آنچنان زمین بر من تنگ شد كه دوست داشتم به زمـیـن فرو بروم. سپس آهسته از محضرش خارج شدم كه متوجه من نشوند و از آن به بعد در روی زمین كسی به اندازه او و پدرش مورد علاقه من نبود».8
رحمت امام حسین (علیه السلام) به فرزند دشمنان
در بعضی اخبار است که: در روز عاشورا و در آن حال که آن حضرت خود را بر لشکر دشمن زده و میکشت و می انداخت، از بغل خود مرواریدی بیرون آورد و به یکی از لشکریان عمرسعد داد و فرمود: بگیر این را و برای دخترت ارمغان ببر؛ چون وقتی از خانه ات بیرون می آمدی، به تو گفت که از این سفر برای من ارمغانی بیاور.9
کلام آخر
اکنون مولای مهربانمان امام زمان (علیه السلام)، صاحب همین رحمت و مهربانی هستند و رحمت گسترده ایشان عالم را فرا گرفته است آنگونه که در زیارت آل یس آمده است: «ألغوث و الرحمه الواسعه»؛ شما فریادرس و رحمت گسترده و فراگیر هستید.
پس با توجه به این رحمت فراگیر در خلقت، زندگی کنیم و نفس بکشیم؛ تا به لطف و عنایت حضرتش ما نیز از آن مهربانی بی همتای الهی بهره مند گردیم انشاالله.
منابع:
1.هود /119
2. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۶۱۴
3.کمال الدین ج1/392
4.الانبیا/107
5.تفسیرصافی4/ 166 از علل الشرایع
6.بحارالانوار43/ 26، از خصال
7.قرب الاسناد/171
8. نفس المهموم , ص ۶۱۴ منتهی الامال , ج۱ , ص ۳۴۹
9.تذکره الشهدا ج 2/ ص 112