بررسی سیره معصومین (علیهم السلام) نشانگر آن است که ایشان همواره تعاملی عاطفی و محبت آمیز با شیعیان خویش برقرار نموده اند.
پیوند عاطفی امام با دوستان
وجود مبارک هر امام معصوم، رحمت واسعه الهی است که به دلیل شدت رأفت و محبتی که نسبت به پیروانش خویش دارد، بیشترین اتصال و ارتباط را به طور خاص، با شیعیان خود دارد. محبّت امام، محبّتی است خالص و بیمنّت و بینهایت که نه فقط به زبان، که در دل و اعماق جان او نهفته است و به همین دلیل، با همه وجود و با جسم و جان با شیعیانش پیوند دارد و در غم و رنج آنها شریک است.
اهل بیت (علیهم السلام) به صورت روشن و دقیق، ابعاد هر دو سوی این رابطه را بیان کرده اند؛ یعنی هم وظایف شیعیان نسبت به خویش و هم روش برخورد خود نسبت به شیعیان را تبیین نموده اند. از آنجا که ما امروزه در دوران امامت حضرت مهدی (علیه السلام) قرار داریم و باور به امامت آن حضرت بر ما لازم است، شایسته است تا در راستای ارتباط صحیح با آن بزرگوار به عنوان امام زمان خویش، تصویری روشن از آنچه اهلبیت (علیهم السلام) در این زمینه ارائه نموده اند داشته باشیم. از این رو در این نوشتار به بیان بعضی از شواهد این رابطه، مبتنی بر روایات اهل بیت (علیهم السلام) اشاره می کنیم.
حدیث رُمَیله
شخصی به نام رمیله می گوید: در زمان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) سخت بیمار شدم؛ تا آنکه روز جمعه قدری احساس سبکی کردم. با خود گفتم: بهتر از هر چیز این است که خود را شست و شو دهم و بروم پشت سر امیرالمؤمنین نماز بخوانم. همین کار را کردم. آنگاه به مسجد رفتم. هنگامی که آن حضرت بالای منبر رفتند حال من دوباره سخت شد. پس از پایان مجلس، امیرالمؤمنین از مسجد برگشتند و داخل دارالحکومه شدند، من هم همراه ایشان داخل شدم. ایشان به من فرمودند: ای رمیله! دیدم به خودت می پیچیدی! عرض کردم: بلی؛ و جریان بیماری خود را برای ایشان تعریف کردم و انگیزه حضور خود را در نماز بیان داشتم. ایشان فرمودند:
یَا رُمَیْلَةُ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ وَ لَا مُؤْمِنَةٍ یَمْرَضُ إِلَّا مَرِضْنَا لِمَرَضِهِ، وَ لَا یَحْزَنُ إِلَّا حَزِنَّا لِحُزْنِهِ، وَ لَا دَعَا إِلَّا أَمَّنَّا عَلَى دُعَائِهِ، وَ لَا شَکَا إِلَّا دَعَوْنَا لَهُ، فَقُلْتُ: یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ هَذَا لِمَنْ کَانَ مَعَکَ فِی هَذَا الْمِصْرِ فَمَنْ کَانَ فِی أَطْرَافِ الْأَرْضِ کَیْفَ یَکُونُ فِی هَذِهِ الْمَنْزِلَةِ؟ قَالَ: یَا رُمَیْلَةُ لَیْسَ بِغَائِبٍ عَنَّا مُؤْمِنٌ وَ لَا مُؤْمِنَةٌ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا إِلَّا وَ هُوَ مَعَنَا وَ نَحْنُ مَعَهُ.
ای رمیله! هیچ مؤمنی بیمار نمی شود مگر اینکه ما هم به خاطر بیماری او بیمار می شویم و غمگین نمیشود مگر اینکه ما هم در غم او غمگین می شویم و هیچ دعایی نمیکند مگر آنکه به دعای او آمین می گوییم و سکوت نمیکند مگر آنکه ما برایش دعا می کنیم.
عرض کردم: ای امیر مؤمنان! فدایت گردم؛ این گفته شما حتماً مربوط به کسانی است که در این شهر (کوفه) هستند؛ اما این امر در مورد کسانی که در دیگر جاهای زمین هستند چگونه است؟
امام در جواب فرمودند: ای رمیله! هیچ مؤمنی در شرق و غرب عالم از ما پنهان نیست؛ مگر اینکه او همراه ماست و ما همراه او هستیم.1
دعای اهل بیت (علیهم السلام) در حق شیعیان و محبّین
یکی دیگر از ابعاد تعامل ائمه معصومین (علیهم السلام) و شیعیان، دعای آن حضرات در حق شیعیان است؛ و این از بزرگترین آرزوهای هر شیعه ای است که امام زمانش در حقّ او دعا کند. عبدالله بن ابان یکی از اصحاب امام رضا (علیه السلام) خدمت آن جناب رسیده و عرض کرد:
«مولای من! برای من و خانواده ام دعا کنید. امام رضا (علیه السلام) فرمودند: ای عبدالله! آیا گمان میکنی که من این کار را انجام نمی دهم؟! به خدا سوگند که اعمال شما شیعیان هر روز و شب بر من عرضه می شود.» عبدالله! آیا در قرآن این آیه را نخوانده ای؟: «ای رسول ما به مردم بگو: هر کاری می خواهید انجام دهید، که خدا و پیامبر او و مؤمنان (اهل بیت علیهم السلام) کردار شما را خواهند نگریست».2
رفع نیازها و مشکلات
از دیگر آرزوهای شیعیان، بیان نیازها و مشکلات و درد دلهای خود با امام زمان خویش است. مرحوم سیدبن طاووس از کتاب رسائل مرحوم کلینی نقل می کند که یکی از اصحاب در همین زمینه نامه ای برای امام (علیه السلام) فرستاد که در آن نوشته بود: «مولای من! همانا ما دوست داریم که مطالب و حوائج خود را به امام خود عرضه بداریم؛ همانگونه که دوست داریم بر پروردگار خود عرضه بداریم؛ تکلیفمان چیست و چه باید بکنیم؟»
راوی می گوید: آن حضرت نامه مرا این گونه پاسخ داد: «هرگاه حاجتی داشته باشی، کافی است دو لب خود را حرکت دهی و امام خود را صدا کنی؛ که همانا عنایت و پاسخ از سوی ما به تو خواهد رسید».3
دفع بلایا توسط امام (علیه السلام)
جامعه شیعی به واسطه آن حضرت از بسیاری بلاها و مشکلات در امان می ماند. ابونصر طریف میگوید: حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) را زیارت کردم و آن جناب به من فرمود: «من خاتم الأوصیاء هستم و خدای تعالی به واسطه من، بلا را از خاندان و شیعیانم برطرف می کند».4
همچنین ولیّ دوران و امام زمان حضرت مهدی (علیه السلام) در توقیع شریفی که برای عالم بزرگوار شیعه مرحوم شیخ مفید نگاشته اند، می فرمایند: «ما در رعایت حال شما کوتاهی نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم و اگر جز این بود، از هر سو گرفتاری به شما روی می آورد و دشمنانتان شما را از میان می بردند».5
چگونگی رفع غربت از امام زمان (علیه السلام)
اگر شیعیان آن حضرت، آداب صحیح انتظار را آموخته و نسبت بدان عامل شوند، این امر یکی از موجبات مهم رفع غربت از آن امام غریب خواهد بود. در اینجا به چند مورد از آداب انتظار می پردازیم.
شناخت امام:
یکی از دستورات مؤکّد و مکرّر در فرمایشات اهل بیت (علیهم السلام)، دستور به شناخت و معرفت دینی است. از جمله مهم ترین معارف دینی، شناختن امام هر دوره و زمان است. امام باقر (علیه السلام) میفرمایند: «مَن ماتَ عارفاً لِإمامهِ کانَ کَمَن هُوَ مَعَ القائمِ فی فُسطاطِه»؛6 «کسی که نسبت به امام زمان خویش، شناخت و معرفت داشته باشد، گویی همراه با قائم (علیه السلام) در خیمه او حضور دارد».
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: «مَن ماتَ وَ لَم یَعرِف إمامَ زَمانِهِ ماتَ میته جاهِلیَّه»؛7 «هر که در حالی از دنیا برود که امام زمان خویش را نشناخته، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است».
یاد امام زمان (علیه السلام)
یکی از وظایف مهم منتظران امام زمان (علیه السلام) این است که یاد و ذکر آن حضرت را زنده نگه داشته و آن جناب را به فراموشی نسپارند. اینکه از خود سؤال کنیم در طی شبانه روز یا در طی هفته یا خدای ناکرده در طی ماه به چه میزان به یاد آن حضرت هستیم؟ چه مقدار متذکّر و متوجه غربت و تنهایی و گرفتاری های آن جناب هستیم؟ از این رو در ادعیه از خدای متعال درخواست می کنیم که ما را مرتکب فراموشی نسبت به ایشان نگرداند: «وَ لا تُنسِنا ذِکرَه»؛8 «ما را مرتکب فراموشی نسبت به او مگردان».
همچنین امام موسی کاظم (علیه السلام) در توصیف حال حضرت مهدی (علیه السلام) و حال شیعیان در دوران غیبت فرمودند: «یَغیبُ عَن أبصارِ النّاس شَخصُهُ وَ لا یَغیبُ عَن قُلوبِ المؤمنین ذِکرُهُ»؛9 «شخص او از دیدگان مردم غائب می شود، اما ذکر و یاد او از قلوب شیعیان غائب نخواهد شد».
یکی از حالاتی که در آن، ذکر و نام آن حضرت زنده می شود، مجالسی است که به نام اهل بیت (علیهم السلام) برگزار شده و در آن مجلس احادیث ایشان خوانده می شود؛ چرا که خود ایشان فرموده اند: «هنگامی که گرد هم می آیید، مشغول ذکر و گفت و گو شوید، همانا گرد هم آمدن و گفت و گوی شما موجب زنده شدن امر ماست و بهترین مردم پس از ما کسانی هستند که ذکر و یاد ما را گفت و گو نموده و مردم را به ذکر و یاد ما دعوت کنند.»10
دعا برای سلامتی وجود مبارک امام زمان (علیه السلام)
از منظر قرآن و روایات، امام زمان (علیه السلام) بر زمّه همه مخلوقات، به ویژه شیعیان، حقوقی دارد. از جمله: حق وجود و سلامتی، حق هدایت گری و تعلیم دین، حق پدری بر شیعیان و ...
از این رو در زیارات و ادعیه و روایات بی شماری، دعا برای سلامتی و تعجیل فرج آن حضرت، از وظایف مهم شیعیان در دوران غیبت بیان شده است. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «دعای اللهمّ کن لولیّک (دعای سلامتی امام زمان علیه السلام) را در حال سجده، ایستاده، نشسته و در هر حال و در تمامی ماه مبارک رمضان و هرگاه ممکن شد و در طول عمرت، بعد از حمد و صلوات بخوان».11
جایگاه و اهمیت دعای فرج
از مهمترین آداب انتظار، دعا برای فرج و گشایش از سختی ها نسبت به وجود نازنین آن امام همام است. اهمیت دعای برای فرج، به حدّی است که حضرت امام عسکری (علیه السلام) فرموده اند: «به خدا قسم فرزندم غیبتی خواهد داشت که در آن زمان هیچ کس از هلاکت نجات نخواهد یافت، مگر کسی که خدای متعال او را بر باور به امامتش ثابت قدم نموده و او را توفیق دعا بر فرجش نصیب نماید.»12
در توقیعی امام زمان (علیه السلام) به زیاد دعا کردن برای تعجیل فَرَج فرمان میدهند و می فرمایند: «أکْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجیلِ الْفَرَجِ، فاِنَّ ذلِکَ فَرَجُکُمْ»13 «برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید که همانا فرج شما در آن است».
نتیجه این که نفع و سود دعا برای سلامتی و فرج امام زمان (علیه السلام) شامل حال دعاکننده نیز خواهد شد. علی الخصوص اینکه دعا کننده مشمول دعای ایشان قرار خواهد گرفت و باعث جلب نظر و عنایت و محبّت آن امام بزرگوار خواهد بود.
منابع:
1. ارشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی) / ج2 / 282
2. بصائرالدرجات ج 1 ص 429
3. کشف المحجه ص 211
4. کمال الدین ج2 ص421
5. احتجاج ج2 ص 497
6.کافی ج1 ص31
7.کفایه الاثرص 296
8.کمال الدین ج2 ص 513
9.همان ص368
10.امالی طوسی ص 224
11.تهذیب الاحکام ج3 ص 103
12.کمال الدین ج2 ص 384
13.همان ج1 ص485