غلبه دین حق بر همه ادیان، باورها، نحله های انحرافی و مشرکان ...
قرآن و زندگی، قسمت هفتاد و پنجم:
غلبه دین حق
غلبه دین حق بر همه ادیان، باورها، نحله های انحرافی و مشرکان (که این غلبه موجب ناخشنودی آنان میشود)، وعده ای است که خداوند به مؤمنان داده است: «او کسی است که پیامبر خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه دینها پیروز گرداند، هر چند مشرکان ناخشنود باشند» (هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ).1 این آیه که سه بار در قرآن آمده است، فراگیر شدن و غلبه دین اسلام را بر تمامی ادیان، نوید میدهد.2 معلوم است که این غلبه، غلبه منطق و برهان نیست زیرا اسلام از این نظر هماره پیروز است، بلکه غلبه و استیلاء ظاهری است (یظهره، از ظهور است و ظهور در آیات دیگر هم به معنای غلبه و استیلاست)3 که در طول قرون به خاطر غلبه اکثریت و سد کردن گرایش مردم توسط حکومتهای جور، مجال فراگیری و رسمی شدن در جهان را پیدا نکرده است. خداوند، به دست آخرین حجت خود حضرت مهدی (علیه السلام) این وعده را تحقق میبخشد.
درباره غلبه دین حق در سراسر گیتی، احادیث بسیاری از پیشوایان رسیده است؛ امیرمؤمنان (علیهالسلام) فرمود: «در زمان ظهور امام زمان (علیهالسلام)، هیچ خانه و قریه ای نخواهد بود، مگر آنکه اسلام وارد آن خواهد شد، چه بخواهند، چه نخواهند و صدای اذان هر صبح و شام در هر قریه ای شنیده خواهد شد».4 امام باقر (علیهالسلام) نیز فرمودند: «زمانی خواهد آمد که هیچکس باقی نخواهد ماند، مگر اینکه به رسالت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) اقرار خواهد کرد».5 امام صادق (علیه السلام) نیز در تفسیر آیه فرمود: «به خدا سوگند هنوز تأویل این آیه نازل نشده و نخواهد شد تا آنکه قائم خروج کند».6
البته امام ابتدا مردم را به سوی حق دعوت میکند و قبل از آغاز هر جنگی به معرفی دین حق برای دشمنان میپردازد و فرصت انتخاب میان حق و باطل را به آنان میدهد و تنها بعد از اتمام حجت بر دشمنان از قدرت استفاده میکند. هرکس که اسلام را قبول میکند از روی رغبت و اختیار است و هرکس آن را قبول نمیکند باز با آگاهی و اختیار است و به هیچ وجه اجبار و اکراهی نیست. لیکن با مستکبرانی که مانع و سد مردم بوده اند برخورد مینماید.
درباره نحوه غلبه امام مهدی (علیه السلام) بر جهان، هم امدادهای الاهى مطرح شده و هم یاریهای مردمی. در احادیث آمده است که ایشان به هنگام ظهور از مردم کمک و یاری می طلبد و این دعوت، چون دعوت به عدل و پاکی است، مورد استقبال بیشتر مردم قرار می گیرد. او به یکی از یاران خود میفرماید: به نزد مردم مکه برو و بگو ای مکیان! من فرستاده مهدی ام. مهدی میگوید: «ما، خاندان رحمتیم؛ ما، مرکز رسالت و خلافتیم... مردمان به ما ستم کردند... حق ما را از ما ستاندند. اکنون من از شما یاری میطلبم، به یاری من بشتابید».7
در آغاز ظهور نیز میفرماید: «ای مردمان! ما از خدا یاری می طلبیم و از هرکسی از مردم که دعوت ما را بپذیرد و در صف یاران ما درآید نیز یاری می طلبیم»8 و «هنگامی که قائم قیام کند، خداوند، شیعیان را از همه شهرها نزد او گرد می آورد».9 از امام باقر (علیه السلام) نیز روایت شده است که بانوان نیز در این قیام بزرگ مشارکت دارند: «چون مهدی فریاد برآورد که ما از خدا و از هر مسلمانی یاری می طلبیم، سیصد و سیزده تن از مردان نزد او آیند که با آنان پنجاه زن نیز هستند؛ این جماعت، در مکه گرد آیند».10
به دنبال آن، دسته دسته مردمانی که یاران او خواهند بود، از زن و مرد به آنان خواهند پیوست. مردم دیگر نیز با شنیدن سخن امام و اهداف و برنامه های ایشان در گسترش عدالت و ایمان و پاکی، همراه ایشان می شوند. امدادهای غیبی نیز در پیروزی امام نقش دارند. رعب و ترسی هم که در دل دشمنان می افتد، از عوامل پیروزی است. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «قائم ما اهل بیت، با ترس و رعب یاری میشود». نیز می فرماید: «خداوند، حضرت قائم را به سه لشکر یاری میدهد: فرشتگان، مؤمنان و ترس».11 حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: «خداوند، حضرت مهدی (علیه السلام) را با فرشتگان و جن و شیعیان مخلص، یاری میکند».12
نهایت اینکه خداوند پیامبرش حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) را به توحید و بندگی خدا، پرستش او و دین اسلام فرستاد تا این دین آسمانی را با قدرت و قوّت به همه ادیان پیروزی بخشد و سراسر گیتی در قلمرو توحید و عدالت درآید و این هدف با ظهور امام و تحوّلی که انجام میدهد، تحقق می یابد.
بقية الله
بقية الله به معنای بازمانده و باقی گذارده خداوند و در اصطلاح «بقيةالقوم» به معنای برگزیده قوم است و در این آیه به امام معصوم و حضرت مهدی (علیه السلام) هم تأویل شده است: «آنچه خداوند برای شما باقی گذارده، بهتر است برای شما، اگر ایمان داشته باشید» (بَقِيَّةُ اللهِ خَيْرٌ لَكُم إِن كُنتُم مُؤمِنینَ).13 این واژه فقط یک بار در قرآن و در داستان حضرت شعیب آمده است که وی پس از برحذر داشتن قوم خویش از کم فروشی در داد و ستدها فرمود: آنچه خداوند برای شما باقی گذارده بهتر است برای شما، اگر ایمان داشته باشید؛ یعنی آن درآمد و سودی است که از يک سرمایه و کسب وکار حلال و خداپسندانه برای انسان باقی میماند و صددرصد حلال است، اگر چه کم باشد بهتر از سود سرشاری است که مشروع نباشد. همچنین به هر وجود مبارکی که به اراده خداوند برای بشریت باقی می ماند: «بَقِيَّةُالله» گفته شده، از جمله به سربازان مؤمنی که پیروزمندانه از جبهه جنگ برگشته اند، زیرا به اراده الهی باقی مانده اند.
این واژه را برای وجود سودمند و پایداری که از سوی پروردگار برای بشر مانده و مایه رحمت و خیر و سعادت او شده میتوان به کار برد14 و انبیای الهی، امامان و رهبران دینی از بارزترین مصادیق «بقیةالله» هستند، چنانکه در کتب روایی بر ائمه طاهرین (علیهم السلام) اطلاق شده است.15 همچنین وجود مبارکی چون حضرت مهدی (علیه السلام) که به اراده و خواست خداوند برای هدایت مردم ذخیره و باقی نگهداشته شده و از بهترین مصداقهای اسمای حسنای الهی و مظاهر قسط و عدل است،16 مصداق «بقية الله» است؛ لذا افزون بر ادعيه و زیارات، در روایات فراوانی، از آن حضرت به بقیة الله تعبیر شده است؛ امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هرگاه خواستید به او خطاب کنید بگویید: «السلام علیک یا بقیة الله»، سپس به آیه شریفه «بقية الله خير لكم» استشهاد فرمودند.17 امام باقر (علیه السلام) فرمودند: اولین جمله ای که امام زمان (عجل الله تعالى فرجه) هنگام ظهور بر زبان میآورند تلاوت آیه «بَقِيَّةُ اللهِ خَيْرٌ لَكُم» است و آنگاه می فرمایند: «أنا بقية الله و حجّته و خلیفته» منم آنچه خداوند برای شما باقی گذارده و حجت و خلیفه او.18
از امیرمؤمنان (علیه السلام) نقل شده که منظور از بقیة الله امام مهدی (علیه السلام) است.19 همچنین بر پایه روایتی، امام صادق (علیهالسلام) در پاسخ به این سؤال که مردم حضرت مهدی را امیرالمؤمنین خطاب میکنند، امیرالمؤمنین را لقب مخصوص علی بن ابی طالب دانسته و از مردم خواسته است که امام زمان را بقیة الله خطاب کنند.20 برخی از شارحان شیعی نهجالبلاغه، عبارت «بقیةُ مِن بقايا حجته، او بازماندهای از حجتهای خداست»21 در نهجالبلاغه را، تفسیری بر امام دوازدهم میدانند.22 همچنین در دعای ندبه نیز از امام مهدی (علیه السلام) با تعبير بقية الله ياد شده است؛23 در روایات شیعی آمده است که حضرت مهدی به هنگام ظهور آیه «بقیة الله خیر لکم» را خواهد خواند و خود را بقية الله معرفی خواهد کرد و مسلمانان با عبارت «السلام علیک یا بقیه الله فى ارضه» بر او سلام میدهند.24 نیز روایت شده است که حضرت مهدی (علیه السلام) خود را بقیةالله خوانده است: «أَنَا بَقيَّةُ اللهِ في أَرضِه».25
در بعضی کتب اهل سنت نیز آمده است که حضرت خود را «بقیةالله» نامیده و دیگران هم به حضرت ولی عصر، بقية الله میگویند. ابن صباغ مالکی در فصول المهمه، به نقل از امام باقر (علیه السلام) میگوید: «مهدی از ماست و خداوند او را با انداختن ترس در دل دشمنان یاری میکند. منادی از آسمان ندا می دهد که حق با او و اطرافیان اوست. در آن هنگام قیام کننده ما قیام میکند. پس وقتی ظهور کند به کعبه تکیه داده و سیصد و سیزده نفر همراه وی جمع میشوند. پس چیزی که میگوید این آیه است: «بقية الله خير لكم إن كنتم مؤمنین» سپس میگوید: ای مردم! من بقیة الله در زمین هستم و خلیفه خداوند و حجت او بر شما. پس هیچکس به وی سلام نمیکند مگر اینکه میگوید: سلام بر تو ای بقیة الله».26
منابع:
1 توبه/ 33
2 فتح/ 28
3 کهف/ 20
4 منتخب الاثر
5 تفسیر نور الثقلین 11: ذیل آیه.
6 ترجمه تفسیر المیزان 9: 240
7 بحارالانوار 52: 307
8 همان/ 238
9 همان/ 291
10 همان/ 223
11 مستدرک الوسائل 12: 335
12 بحارالانوار 52: 343
13 هود/ 86
14 دائره المعارف قرآن کریم 6: 15
15 بحارالانوار 46: 264
16 نفسیر موضوعی 7: 213
17 کافی 1: 411
18 تفسیر صافی 2: 468
19 احتجاج طبرسی 1: 252
20کافی 1: 411
21 نهج البلاغه/ خ 182
22 منهاج البراعه 2: 722
23 المزار الکبیر/ 578
24 کمال الدین 1: 331
25 همان/ ج 2/ 384
26 الفصول المهمه 2: 1133