خداوند متعال، تجارت و خرید و فروش را حلال قرار داده...
تجارت و بازرگانی
خداوند متعال، تجارت و خرید و فروش را حلال قرار داده،1 اما برای فرایندهای مالی، مقررّاتی وضع نموده است. بعضی از این مقررّات، عبارتند از: حرام بودن ربا2؛ حرمت خوردن اموال یکدیگر از طریق نامشروع و بدون رضایت3؛ ثبت کتبی قراردادهای تجاری و پرداخت وام با وجود دو شاهد4 (مگر در معاملات نقدى كوچك و پایاپای) و لزوم تأمین امنیّت برای شاهد و کاتب و نیز رعایت تقوی در فرایند کسب و کار5؛ حرمت تجارت هنگام برگزاری نماز جمعه و جواز آن بعد از نماز6؛ پرداختن کامل پیمانه و توزین صحیح و دقیق و کم فروشی نکردن و رعایت عدالت7؛ نزديك نشدن به مال یتیم مگر به نیکوترین وجهی که به صلاح او باشد تا به سن بلوغ برسد8؛ پرهیز از معاملات باطل و غیر عقلایی (یا با سوگند دروغ و یا قمار و غیر آن) و حرام بودن پرداخت رشوه به قاضیان9؛ حرمت معاملات کترهای که طرفین و یا یک طرف نمیداند چه میدهد و چه میگیرد و امثال این معاملات که اصطلاحاً آنها را معاملات غرری میگویند.10
ربا از بزرگترین خط قرمزهای تجارت است. بیع و تجارت رَبوَى، حرام و غیرمجاز است: «این به خاطر آن است که گفتند: داد و ستد هم مانند ربا است [و تفاوتی میان آن دو نیست] در حالی که خدا بیع را حلال کرده و ربا را حرام!».11 فرق میان این دو بسیار است زیرا رباخواری موجب افزایش فقر در جامعه و تراکم ثروت در دست عده ای محدود و محرومیت اکثر افراد اجتماع است.
انفاق سبب پاکی دل و طهارت نفوس و آرامش جامعه میشود و رباخواری سبب پیدایش بخل و کینه و نفرت و ناپاکی است. لذا قرآن در آیات متعدد با شدت، ربا را ممنوع می شمارد و در پاسخ منطق رباخواران که ربا را هم مثل تجارت شمرده که موجب افزایش مال است، میفرماید: «از نظر افراد [کوتهبین] ممکن است ثروت به وسیله رباخواری زیاد گردد، اما در پیشگاه خداوند چیزی بر آن افزوده نخواهد شد».12
در تجارت، هر دو طرف سود یا ضرر میکنند ولی در ربا فقط رباخوار سود میکند؛ در تجارت طرفین در مسیر «تولید و مصرف» گام برمیدارند در صورتی که در ربا هیچ عمل مثبتی انجام نمیشود؛ با شیوع رباخواری سرمایه ها در مسیرهای ناسالم میافتند و پایه های اقتصاد که اساس اجتماع است، متزلزل می گردند. در حالی که تجارت صحیح موجب گردش سالم ثروت است؛ رباخواری منشأ دشمنی ها و جنگهای طبقاتی است، لذا قرآن نتیجه میگیرد: «هرکس اندرز الهی به او رسد از رباخواری خودداری کند، سودهایی که در سابق به دست آورده مال او است و کار او به خدا واگذار میشود».13
از دیگر خط قرمزهای تجارت در قرآن، کم ارزش و بدجلوه دادن کالاها و اجناس مردم است که حرام است: «و ای قوم من! پیمانه و وزن را با عدالت، تمام بدهید و بر اشیاء (و اجناس) مردم، عیب نگذارید و از حق آنان نکاهید و در زمین به فساد نکوشید»14 (ولا تبخسوا الناس اشیائهم). «بَخْس» در اصل به معنی کم کردن به عنوان ظلم و ستم است. این آموزه و قانون، تأکید بر رعایت حقوق فردی و اجتماعی برای همه اقوام و ملل در هر محیط و هر عصر و زمان است.
دیگر، کسب و کار غناست که مصداق «لهو الحديث» (هر آوای بازدارنده از راه خدا) است که حرام است.15 کاسبی کردن از طریق سحر نیز مجاز نیست16 و نیز حرمت کسب با تحریف کتب آسمانی و آيات الاهی.17 دیگر کسب و کار قمار است: «ای کسانی که ایمان آورده اید! شراب، قمار، بتها و ازلام بخت آزمایی، پلید و از عمل شیطان است، از آنها دوری کنید تا رستگار شوید؛18 و نیز کاسبی از طریق اشاعه فحشاء.19
با اینکه انجام مناسك حج يك عمل عبادی است اما در خلال انجام عمل حج دادوستد حلال است و از آن تعبیر به طلب فضل پروردگار شده است20؛ در آیه دیگر از تجارت در حج تعبیر به منافع شده است: «و مردم را دعوت عمومی به حج کن تا شاهد منافع گوناگون خویش (در این برنامه حیات بخش) باشند.»21 منظور از منافع، انواع تجارت است.22 دیگر آنکه بانوان نیز مجاز به تجارت و کسب و کار هستند و منفعت آنها متعلق به خودشان است.23 وکالت در کسب و کار و واسپاری تجارت به نماینده خویش هم مجاز است.24 تجارت و مبادلات اقتصادی به صورت نقد و مدت دار جایز است و شرایط آن بیان شد.
صنعت و پیشه وری
خداوند در قرآن، خود را آموزگار انسان معرفی نموده و فرموده است: «ما به انسان آنچه را که نمیدانسته است، آموختیم» (علم الانسان ما لم يعلم).25 در موضوع صنعت نیز همین تعبیر را به کار برده و فرموده: «ما به حضرت داوود (علیه السلام)، صنعت زره سازی را به خاطر شما انسانها، آموزش دادیم» (وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسِ لَكُمْ)؛26 همینگونه آموزش صنعت کشتی سازی به حضرت نوح (علیه السلام) را به خود نسبت داده و فرموده: «زیر نظر ما و طبق دستورالعمل و وحى ما، کشتی را بساز» (وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَ وَحْيِنا).27 بنابراین خداوند نه تنها صنعت را يك ارزش معرفی نموده بلکه تعلیم آن را چه به طریق تکوینی (یعنی قرار دادن استعداد فراگیری در آفرینش انسان) و چه از طریق وسائل و وسائط، به خود نسبت داده است. این آموزش هم موجب به حرکت درآمدن چرخ زندگی انسانها و تأمین نیازهای آنها از طریق انواع صنایع و پیشه ها شده است.
امیرمؤمنان (علیه السلام) در منشور عهدنامه خود به مالک اشتر، وقتی او را به فرمانروایی مصر تعیین نمودند، به او توصیه فرمودند که همه گونه هوای صنعتگران را داشته باشد و به امور و مشکلاتشان رسیدگی نماید: «دیگر اینکه، نیکی به بازرگانان و صنعتگران را بر خود بپذیر و سفارش کردن به نیکویی درباره آنان را به عهده گیر، چه کسی که در جایی ساکن بود و چه آن که با مال خود از این سو بدان سو رود و با دسترنج خود کسب کند. آنان مایه های منفعتاند، پدیدآورندگان وسائل آسایش و راحت مردم [صنعتگران] و آورنده آن از جاهای دوردست و دشوار [بازرگانان] در بیابان و دریا و دشت و کوهسار؛ جایی که مردمان در آنجا گرد نیایند و در رفتن بدانجا دلیری ننمایند. این بازرگانان مردمی آرامند و نمی ستیزند و آشتی جویند و فتنه ای نمی انگیزند. به کار آنان بنگر، چه در آنجا باشند که خود به سر میبری یا در شهرهای دیگر»28
و بدین ترتیب وظیفه حاکمان را رسیدگی ویژه به امور صنعتگران و بازرگانان، تعیین میفرماید، زیرا هر دو گروه، منشأ منفعت مردم شمرده شده و از این جهت، محترم و مورد حمایت اند که خدمات مفیدی را به جامعه ارائه می دهند.
مفسران، این آیه قرآن را که سخن از حدید و آهن به میان آورده در راستای همین موضوع تفسیر نمودهاند: «ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستادیم و با آنها کتاب [آسمانی] و میزان [ شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه] نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند و «آهن» را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری میکند بی آنکه او را ببینند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است».29
در این آیه شریفه نکاتی قابل تعمّق می بینیم. از جمله اینکه اجسام طبیعی و اجسام فرآوری شده از جمله آهن، قابلیت و ظرفیتی دارند که آنها را برای بشر سودمند میسازد و این مواد و مصنوعات برای زندگی بشر نافعاند و انسان باید با توجه به هدایتهای الهی، به کمک عقل منافع آنها را تشخیص دهد. همچنین این مصنوعات افزون بر اهداف موضعی و خاص، اهداف عمومیتر و والاتری نیز دارند که در راستای هدفهای متعالی انسانی (مانند قیام به قسط و عدالت) است.
صنعت و فناوری امروزه بر اثر تلاشهای بسیار انسانها رشد چشمگیری پیدا کرده که حاصل کار علمی دانشگاه ها و ابتکارات فناوران در همه عرصه ها بوده که استعدادهای خدادادی را به کار انداخته و این شگفتیها را آفریده اند. اگر چه بخشی از این فناوریها نیز در جهت نابودی انسانها طراحی و تولید شده تا دنیای جنگسالاران را آباد و مردم را به خاك و خون کشند؛ هرگز نمی بایست صنعت بدین سو می رفت ولی متأسفانه استعدادها به جای خدمت به خیانت مایل شد. باید تلاش فناوران و صنعتگران برای تسلای دردها و آسایش مردم باشد.
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «گیاهان دارویی برای مداوای آدمی آفریده شده است؛ لکن چیدن و به اندازه مخلوط کردن و از آنها دارو ساختن به عهده خود انسان است» و نیز: «در آفرینش این زمین و چگونگی آن بیندیش که چگونه استوار و بی حرکت آفریده شده است تا بتواند مسکن و وطن انسانها باشد. اگر زمین، لرزان و همواره در حال نوسان میبود مردمان نمیتوانستند بر روی آن ساختمان بسازند و به بازرگانی و صنعتگری و کارهای دیگر بپردازند» و «چوب برای انواع کارهای درودگری و جز آن است و پوست، برگ، ریشه ها، شاخهها و صمغ های درختان برای انواعی از فایده و بهره وری؛ در این امر تأمل کن که گاه ظرفها و کالاهای نو و بیسابقهای پیدا می شود که مردم آنها را پدید می آورند و نوآوری میکنند».30
منابع:
1 بقره/275
2 بقره/276
3 نساء/ 29
4 بقره/ 282
5 همان
6 جمعه/ 9
7 شعراء/ 181-184
8 انعام/ 152
9 بقره/ 188
10 تفسیر المیزان 4: 501
11 بقره/ 275
12 تفسیر نمونه2: 364
13 همان: 368
14 اعراف/ 85
15 لقمان/ 6
16 بقره/ 102
17 بقره/ 79
18 مائده/ 90
19 نور/ 33، تفسیر نمونه 14: 461
20 بقره/ 198
21 حج/ 27
22 مجمع البیان 7: 146
23 نساء/ 32
24 کهف/ 19
25 علق/ 5
26 انبیاء/ 80
27 هود/ 37
28 نهج البلاغه/ نامه 53
29 حدید/ 25
30 بحارالانوار 3: 86