خویشاوندان، حقی بر تو دارند که باید ادا کنی؛ این صریح فرمان خداست:
قرآن و زندگی، قسمت شصت و پنجم:
حق خویشاوند
خویشاوندان، حقی بر تو دارند که باید ادا کنی؛ این صریح فرمان خداست: «حق نزدیکان را بپرداز»؛1 «و اگر به هنگام تقسیم (ارث)، خویشاوندان و طبقه ای که ارث نمی برند و یتیمان و مستمندان حضور داشته باشند، چیزی از آن اموال را به آنها بدهید و با آنان به طور شایسته سخن بگویید»؛2 و نیز: «خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان میدهد و از فحشا و منکر و ستم، نهی میکند».3 توصیه احسان به خویشان در برنامه انبیای گذشته هم بوده است: «(به یاد آورید) زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید»4 و نیز: «خدا را بپرستید و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید و به پدر و مادر نیکی کنید، همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان، همسایه نزدیک، همسایه دور، دوست و همنشین، واماندگان در سفر و بردگانی که مالک آنها هستید، زیرا خداوند متکبر و فخرفروش را دوست نمی دارد».5
حق دیگر خویشاوندان، صله رحم و ارتباط و پیوند با آنهاست که در حد وجوب است: «تقوای الاهی داشته باشید و (از قطع رابطه) با خویشاوندان خود، پرهیز کنید! زیرا خداوند مراقب شماست»6؛ «آنها که عهد الهی را پس از محکم کردن می شکنند و پیوندهایی را که خدا دستور به برقراری آن داده قطع میکنند و در روی زمین فساد می نمایند، لعنت برای آنهاست و بدی (مجازات) سرای آخرت»7؛ «اگر (از این دستورها) روی گردان شوید، جز این انتظار میرود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندی کنید؟!»8؛ و نیز «فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را پس از محکم ساختن آن، می شکنند و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده و در روی زمین فساد میکنند، اینها زیانکارانند»9 که مقصود قطع پیوند خویشاوندی و صله رحم است؛10 در این صله رحم باید به خویشاوندان كمك نمود: «آنها که از میان شما دارای برتری (مالی) و وسعت زندگی هستند نباید سوگند یاد کنند که از انفاق نسبت به نزدیکان و مستمندان و مهاجران در راه خدا دریغ نمایند، آنها باید عفو کنند و چشم بپوشند. آیا دوست نمیدارید خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده مهربان است».11
حق خویشاوندی نزدیك ایجاب میکند که درباره ارث، آنها را بر خویشاوندانی که پیوند دورتری دارند مقدم نمود و خویشاوندان نسبت به یکدیگر، در احکامی که خدا مقرّر داشته، از (دیگران) سزاوارترند، خداوند به همه چیز داناست».11 آیه شریفه بر این مطلب دلالت میکند که خویشاوندان نزدیکتر متوفی در ارث بردن از او بر دیگر خویشاوندان سزاوارترند.13 همچنین خویشاوندان نسبت به یکدیگر از مؤمنان و مهاجران در آنچه خدا مقرّر داشته سزاوارتر هستند، مگر اینکه بخواهید نسبت به دوستانتان نیکی کنید (و سهمی از اموال خود را به آنها بدهید)، این حکم در کتاب (الهی) نوشته شده است».14 طبيعتاً اولویت در رسیدگی به خویشاوندان، شامل ایتام خویشاوند هم میشود که اطعام آنان بر اطعام دیگر نیازمندان اولویت دارد و در موقفی در قیامت از آن سؤال میشود: «ولی او از آن گردنه مهم نگذشت نگذشت! و تو نمیدانی آن گردنه چیست. غذا دادن در روز گرسنگی به یتیمی از خویشاوندان و با به مستمندی خاک نشین».15 سوء استفاده هایی که این زمینه نسبت به اموال یتیمان خویشاوند میشود ایجاب میکند، هشدار خاصی دربارۀ این گردنه صعبالعبور داده شود.
البته نباید نسبت خویشاوندی، شما را از عدالت خارج کند: ای کسانی که ایمان آورده اید! کاملا قیام به عدالت کنید! برای خدا شهادت دهید، اگر چه (این گواهی) به زیان خود شما، یا پدر و مادر و نزدیکان شما بوده باشد! چراکه اگر آنها غنی یا فقیر باشند، خداوند سزاوارتر است که از آنان حمایت کند»16 ونیز «هنگامی که سخنی میگویید عدالت را رعایت نمایید، حتى اگر درباره نزدیکان (شما) بوده باشد و به پیمان خدا وفا کنید، این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش میکند تا متذکر شوید».17 قرآن ریشه و علت کوتاهی در حق خویشان و عدم احسان و نیکوکاری به آنان را تکبر و فخرفروشی می داند18 و از مؤمنان میخواهد که در حق خویشاوندان مؤمن استغفار کنند و فقط از استغفار نسبت به خویشان کافر خویش و مشرك خودداری نمایند.19 از دیگر حقوق خویشان این است که باید بیش از همه در اندیشه فردای آنان بود و آنان را از قیامت و خشم خدا ترساند 20 و در امور ایشان اصول عدالت را مراعات کرد و در مصالح و منافع آنان اهتمام ورزید.21
حق همسایه
حقی که همسایه ها در احسان به یکدیگر دارند، حق بزرگی است. خداوند در قرآن میفرماید: «و به همسایه نزدیک و همسایه دور احسان كن» (وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبى وَالْجَارِ الْجُنُبِ).22 این نزدیکی و دوری از نظر مکانی است به طوری که از نظر عرف، همسایه محسوب شوند. همسایه نزدیک ترین کسی است که تو برای رفع نیازهای خود به او تکیه میکنی و در هر لحظه، سایه و حمایت و پشتیبانی او را برای خود می بینی و به او دلگرم و امیدوار می شوی. همسایگان خوب، سایه های مشترک یکدیگرند و میتوانند در تعامل صمیمی و مهربانانه زندگی شیرینی را با نیکی کردن به هم رقم بزنند. در این آیه احسان به همسایه در ردیف احسان به والدین و عبادت خدا و دوری از شرك آورده شده: «خدا را بپرستید و چیزی را با او شریک مگردانید و به پدر و مادر احسان کنید و درباره خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایه نزديك و همسایه دور و همنشین و در راه مانده و بردگان خود (نیکی و احسان کنید) که خدا کسی را که متکبّر و فخرفروش است، دوست نمی دارد».23 این سخن پیامبر خداست: اگر میخواهید خدا و رسولش شما را دوست بدارند، وقتی امانتی به شما سپردند، ادا کنید و در گفتار صادق باشید و با همسایگان خود به نیکی رفتار نمایید.24
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) به حضرت علی (علیه السلام) و ابوذر فرمود که در مسجد فریاد بزنند: «ایمان ندارد کسی که همسایه او از شّرش در امان نیست.» پس سه بار این مطلب را گفتند. بعد از آن با دست خود اشاره فرمودند [حدّ همسایگی] تا چهل خانه از پس و پیش و راست و چپ است»؛25 نیز فرمود: «همسایگان به سه دسته تقسیم میشوند: نخست، همسایه ای که در سه محور برگردن ما حق دارد؛ حق همسایگی، حق خویشاوندی و حق اسلام (برادر دینی)، دوم همسایه ای که دارای دو حق است؛ حق همسایگی و حق برادر ایمانی. سوم همسایه ای که دارای حق همسایگی است و آن، همسایه مشرّک است».26 بنابراین برای همسایه مشرک نیز حقوقی هست.
اگر حقوق همسایه ها در روستاها، چادرهای عشایری، شهرک ها و محیط های شهری رعایت شود، از زندگی توأم با آرامش، مودّت، اطمینان و اعتماد متقابل برخوردار خواهند شد و چنین پدیده ای بر رشد عاطفی، فرهنگی، بهبود ساختار اجتماعی و اقتصادی این نواحی اثر خود را خواهد بخشید و افراد بسیاری قادرند دشواریها و ناملایمات را پشت سر نهند یا در هنگام گرفتاریها به یاری هم بشتابند و از معضلات زندگی یکدیگر گره گشایی کنند.
حقوق همسایگی چیست؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) می فرماید: حق همسایه آن است که اگر بیمار شد، عیادتش نمایی و اگر مرگش فرا رسید، در تشییع جنازه او شرکت کنی و اگر از تو قرض خواست، از پرداخت آن امتناع نکنی و اگر شادمانی در زندگیاش رخ داد، بر او تبریک گویی و در مصائب و ناگواری ها و در ناراحتیهای او شریک باشی و ارتفاع بنای خویش را از خانه او فرتر نبرده و او را از نسيم هوا محروم نکنی. چون میوه ای خریدی، مقداری به او هدیه دهی و اگر نمی خواهی این کار را کنی، آن میوه را پنهانی به منزل ببر و فرزندت را همراه میوه، بیرون خانه نفرست که فرزند او آزرده شود. بوی غذایت او را آزرده نکند مگر اینکه مقداری برایش بفرستی.27
و هشدار دارند هر که خانه ای را برای ریا بنا کند که مردم ببینند و بشنوند، در روز قیامت آن خانه را تا طبقه هفتم زمین از آتش پر نموده و در گردنش اندارند و هیچ چیز او را نگه ندارد تا به قعر جهنّم فرو غلتد. پرسیدند: یا رسول الله! ساختن خانه برای ریا یعنی چه؟ فرمودند: یعنی بیش از میزان نیاز و حاجت ساخته است تا بدین وسیله بر همسایگان مباهات کند و بر برادران دینی فخر فروشد.28
هنگام خرید خانه توصیه شده در مورد همسایه ها تحقیق شود. حضرت زهرا (سلام الله علیها) به فرزندش امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمودند: ای فرزندم! اوّل همسايه، بعد خانه (الجار، ثمّ الدار).29 همچنین پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «از خوشبختی مسلمان وسعت خانه، همسایه خوب و مرکب راهوار است.»30 و نیز «وقتی دو نفر تو را در یک زمان دعوت کردند، دعوت کسی را که خانه اش به تو نزدیک تر است بپذیر؛ زیرا کسی که منزلش در قرب خانه ات قرار دارد، در همسایگی مقدم است».31 امام باقر ع(علیه السلام) فرمود: «همسایه همچون نفس انسان است و نباید خُسرانی متوجه او شود و روا نیست (بیدلیل) مجرّم تلقی گردد و حُرمت همسایه با احترام مادر در یک ردیف است».32
هنگام فروش خانه، ابتدا به همسایه پیشنهاد کن که او در خرید اولویت دارد.33 از رسول اکرم پرسیدند: آیا در مال انسان غیر از امور واجب مثل زکات و مانند آن، حقی وجود دارد؟ فرمودند: آری! نیکی به بستگانی که قهر کرده اند و پیوند با همسایه مسلمان و افزودند: آن چنان جبرائیل درباره همسایه به من سفارش نمود تا آنجا که گمان کردم همسایه میتواند از همسایه خود ارث ببرد.34
منابع:
1 اسراء/ 26
2 نساء/ 8
3 نحل/ 90
4 بقره/83
5 نساء/ 36
6 نساء/ 1
7 رعد/ 19 تا 25
8 محمد/ 22
9 بقره/ 27
10مجمع البیان طبرسی ذیل آیه 27 بقره
11 نور/ 22
12 انفال/ 75
13 اتبیان شیخ طوسی5: 165
14 احزاب/ 6
15 بلد/ 11 و 12
16 نساء/ 135
17 انعام/ 152
18 نساء/ 36
19 توبه/ 113
20 شعراء/ 214
21 نساء/ 135
22 نساء/ 36
23 همان مدرک
24 نهج الفصاحه: 110
25 وسائل الشیعه 8: باب 86
26 المحجه البیضاء 3: 422
27 اصول کافی 2: 666
28 حلیه المتقین: 446
29 علل الشرایع: 181
30 نهج الفصاحه: 25
31 همان: 573
32 همان: 27
33 همان: 546