حق دو نوع است: حق خدا و حق مردم. منظور از حق مردم (حق الناس)...
حق مردم
حق دو نوع است: حق خدا و حق مردم. منظور از حق مردم (حق الناس)، آن حقوقی است که انسانها بر یکدیگر دارند و بر ذمّه آنهاست که باید ادا کنند مثل آنکه مقروض باشند و باید قرض خود را بپردازند. حق الناس، فقط به حقوق مالی اختصاص ندارد و جان و آبروی افراد را نیز در بر میگیرد. همچون غیبت، تهمت، هتك آبرو، قذف و نظیر آن، که فقط با توبه بخشیده نمیشود و باید جبران شود یا صاحب حق آن را ببخشد و رضایت دهد. در احکام قضایی، اجرای حکم در حق الناس به درخواست صاحب حق نیاز دارد؛ ولی در حق الله مشروط به مطالبه کسی نیست. میتوان گفت حق الناس هم نوعى حق الله محسوب میشود، چون خدا مطالبهگر و خواهان حقوق بندگان و ضعیفان و مظلومان است.
در روایتی از امام سجاد (علیه السلام) که به نام رساله حقوق شناخته میشود، بیش از پنجاه حق و تکلیف نسبت به دیگران ذکر شده است.1 بی اعتنایی به حق الناس از عوامل عدم استجابت دعاست.2 امام صادق (علیه السلام)، هیچ عبادتی را برتر از ادای حق مؤمن ندانسته اند.3 در حدیث مَناهی، از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) آمده است: «کسی که حق دیگری برگردن اوست و توان پرداخت آن را دارد ولی در پراختش امروز و فردا میکند، هر روز در پرونده اش به معادل گناه عَشّار، ثبت میشود.4 عشار به کسی میگفتند که به دستور حاکم ستمگر، یک دهم اموال مردم را به زور دریافت می کرد.5
قرآن به بعضی از نمونه های حق الناس اشاره کرده که نشان میدهد فقط در حقوق مالی مردم نیست، بلکه حفظ آبرو، اسرار و شخصیت آنان نیز جزو حق الناس است: «ای کسانی که ایمان آورده اید، از گمان فراوان درباره دیگران بپرهیزید. زیرا بعضی از گمانها گناه است و در کار یکدیگر تجسّس نکنید و بعضی از شما غیبت بعضی دیگر را نکند. آیا کسی از شما دوست دارد گوشت برادر مرده اش را بخورد؟ این کار برای شما ناپسند است. پس در برابر خداوند پرهیزگار باشید».6 همچنین «کسانی که زنان پاکدامن و بی خبر از هرگونه آلودگی و مؤمن را متهم میکنند، در دنیا و آخرت از رحمت الهی به دورند و عذاب بزرگی برای آنهاست».7 کسی که در جنگل آتش روشن کند و سپس هنگام رفتن آن را خاموش نکرده و باعث آتش سوزی وسیعی شود، یا رودخانهای را آلوده کند، مسؤول تمام کسانی است که از این نعمتها محروم شده اند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درباره اینگونه افراد میفرماید: «از رحمت خدا دور است کسی که توقفگاهها و استراحتگاههای عمومی را آلوده کند و [همچنین] کسی که راه عبور مردم را سدّ کند».8
مصاديق حق الناس در قرآن فراوان است. بزرگترین آیه قرآن در بزرگترین سوره قرآن درباره حق الناس است.9 این آیه در حدود یک صفحه کامل است و به مسائل اقتصادی و حق الناس اشاره دارد: هرگونه تصرف در مال دیگری که بدون حق و بدون مجوز منطقی و عقلانی بوده باشد ممنوع شده است: «ای کسانی که ایمان آورده اید اموال یکدیگر را از طرق نامشروع و غلط و باطل مخورید».10 قرآن کریم به هنگام نکوهش از اعمال زشت قوم یهود میفرماید: «آنان اموال مردم را به ناحق و باطل میخوردند»11 که مراد از خوردن در آیه هرگونه تصرّف بدون اذن و رضایت است. کم فروشی و نپرداختن کامل حق مردم از دیگر مصادیق خیانت در حق الناس است که قرآن با عبارت «ويل للمطففين»12 وای بر کم فروشان، به جنگ آن می رود. امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود: «خداوند حقوق بندگانش را [ مهمتر و] مقدم بر حقوق خود قرار داده و کسی که حقوق بندگانش را رعایت کند، حقوق الهی را نیز رعایت خواهد کرد»13 و فرمود: «اما ظلمی که بخشوده نمی شود ظلمی است که بعضی از بندگان خدا بر بعض دیگر میکنند».14
نباید گمان کنند کسانی که اگر در دنیا توانستند حق مردم را پامال کنند و از کیفر بگریزند، در آخرت هم میتوانند از جزا در امان بمانند. آنجا دیگر حسابرس خداست که میفرماید: «و ما ترازوهای عدل را برای روز قیامت خواهیم نهاد و ستمی به هیچ نفسی نخواهد شد و اگر عملی به قدر دانه خردلی باشد، در حساب آریم و تنها علم ما از همه حسابگران کفایت خواهد کرد»؛15 آنجا حق مردم به طور کامل ستانده خواهد شد. در حدیثی از امیرمؤمنان (علیه السلام) آمده است که در روز قیامت خداوند متعال می فرماید: «من خدایی هستم که جز من خدایی نیست، حاکم عادلی که ستم نمیکنم. امروز به عدل و قسط بین بندگان حکم میکنم و در پیشگاه من کسی نمیتواند به دیگری ظلم کند. امروز حق ضعیف را از قوی میستانم و صاحب حق اجازه دارد به اندازه حقش از نیکوییهای بدهکار بردارد (و در صورت نداشتن حسنه) یا به اندازه طلبش از گناه خود بر دوش او بگذارد و اگر کسی هم ببخشد، بر بخشش او جزا میدهم».16
حق مؤمن
خداوند همه مؤمنان را برادر خوانده و فرموده: «مؤمنان با یکدیگر برادرند»؛17 این برادری در سایه ایمان پدید آمده و خداوند، خود الفت بین دلها را انجام داده است: «به یاد آورید نعمت خدا را هنگامی که با هم دشمن بودید، پس خداوند بین دلهای شما الفت و مهر برقرار نمود و بدین گونه با نعمت الاهی، برادران یکدیگر شدید».18 در مورد مشرکان پیمان شکن نیز فرمود: «اگر توبه کردند [یعنی از شرک و بت پرستی پشیمان شدند و اسلام آوردند] و نماز بپا داشتند و زکات دادند در این صورت برادران دینی شما هستند»19 و با آنها مانند سایر برادران مؤمن خود رفتار کنید. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بعد از تلاوت آیه «انّما المؤمنون اخوة» فرمودند: تمام مسلمانان برادر و برابرند و خون و جان همه آنها در یک سطح و مساوی باهم است و هرگونه تعهّد و پیمانی که یک فرد از مسلمانان با کفار داشته باشد از نظر همگی محترم است. اگر چه آن یک فرد از نظر موقعیت اجتماعی و یا مالی در سطح پایینتری باشد و همه آنها در برابر دشمنان، دست واحدی هستند.20
این برادری، برادری ایمانی است که بر پایه ایمان به خدا بنا شده و تا آخرت نیز تداوم دارد: «برادران در بهشت بر تختهایی مقابل هم قرار دارند»21؛ این ارتباط عاطفی سبب می شود به یکدیگر نه تنها ستم نکرده؛ بلکه به هم یاری رسانند؛ عیب پوش هم باشند؛ از خطاهای هم درگذرند و برای یکدیگر آمرزش طلبند و برای برادران دینی پیش از خود دعا کنند و بخشش و صفای دل بخواهند.22 اگر هم بین برادران، نزاع و درگیری پیش آمد، پیشقدم صلح شوند: «مؤمنان برادر یکدیگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید!».23
أخوّت در میان زنان مؤمنه نیز هست. چنانکه تعبیر اخوّت درباره زنان نیز در قرآن به کار رفته است «و اگر مردان و زنانی باشند، برادران يكديگرند» (وان كانوا إخوة رجالاً و نساءً).24 حفظ و تداوم برادری چنان مهم است که در روایات از کسانی که برادران دینی خود را رها میکنند، به شدت انتقاد شده است. تا آنجا که سفارش شده که اگر برادران از تو فاصله گرفتند، تو با آنان رفت وآمد داشته باش (صِلْ مَن قطعك).25
پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مورد حقوق برادران ایمانی فرمود: «مؤمن بر مومن از جانب خدا هفت حق واجب دارد: 1. احترام: او را در چشم خود، بالا مرتبه ببیند.
۲. محبت: از عمق دل او را دوست داشته باشد.
- مواسات: در مال و اموال خود با او شریک باشد.
۴. حمایت: در مقابل غیبت و بدگویی دیگران از او حمایت کند.
- عیادت: در زمان بیماریش از او عیادت کند.
۶. تشییع: در تشییع جنازه مؤمن، شرکت کند.
۷. یاد خیر: پس از مردن مؤمن، جز به خوبی از او یاد نکند».26
یکی از یاران امام صادق (علیه السلام) از حق مؤمن بر مؤمن پرسید. امام فرمود: «آسان ترین حق این است که آنچه برای خود میخواهی برای او نیز بخواهی و آنچه برای خود بد میدانی، برای او نیز بد بدانی؛ برای برطرف کردن نیازهای او تلاش و رضایت او را جلب کنی. امر و خواسته او را اطاعت نمایی؛ به او با جان، مال، دست، پا و زبانت کمک کنی؛ چشم و راهنما و آیینه و پیراهنش باشی؛ طوری نباشد که تو سیر باشی و او گرسنه؛ تو پوشیده باشی و او برهنه و...»27
بهترین برادران را پیامبر (صلی الله علیه و آله) این گونه معرفی میفرمایند: «بهترین برادران کسی است که تو را در کارهای آخرت یاری رساند و عیبهایت را به شما اهدا کند.»28 امیر مؤمنان (علیه السلام) نیز میفرمایند: «بهترین برادر آن است که در نصیحت و ارشاد کمتر ملاحظه کند؛ در راه حق بر تو زیاد خشم گیرد؛ با مال خویش تو را یاری رساند و بهتر از او کسی است که تو را از دیگری بی نیاز سازد؛ دوستیاش برای خدا باشد؛ چون او را از دست دهی دوست نداشته باشی پس از او زنده بمانی. برای انجام کارهای نيك بشتابد و تو را نیز به نیکوکاری بکشاند و به نیکی فرمانت دهد و در آن یاریات دهد؛ با راستگویی خود تو را به راستگویی فراخواند و با نیکوکاری اش تو را به بهترین کارها دعوت کند».29 در معرفی بدترین برادر هم امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود: «بدترین برادر آن است که مایه رنج و زحمت آدمی باشد» (شَرُّ الإِخْوانِ مَن تُكلّفَ لَهُ)؛30 امام صادق (علیه السلام) هم فرمود: «بدترین برادر آن است که معصیت و نافرمانی خدا را در پیش تو آراسته جلوه دهد».31
منابع:
1 تحف العقول/ 255
2 بحارالانوار 90: 321
3 کافی 2: 170
4 من لایحضره الفقیه 4: 16
5 مجمع البحرین 3: 404
6 حجرات/ 12
7 نور/ 23
8 کافی 3: 16
9 بقره/ 283
10 نساء/ 29
11 نساء/ 161
12 مطففین/ 1
13 میزان الحکمه 2: 480
14 نهج البلاغه/ خطبه 175
15 انبیاء/ 47
16 بحارالانوار 7: 268
17 حجرات/ 10
18 آل عمران/ 103
19 توبه/ 11
20 بحارالانوار 67: 242
21 حجر/ 47
22 حشر/ 10
23 حجرات/ 10
24 نساء/ 176
25 بحارالانوار 68: 423
26 همان 71: 221
27 همان 71: 222
28 تنبیه الخواطر 2: 123
29 غررالحکم/ 15
30 بحارالانوار 71: 165
31 همان/ 191