آنچه تمنای امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا بود،...
اسرار خوشبختی، قسمت پنجاه و هفتم:
تمنّای سید الشهداء (علیه السلام) در روز عاشورا
آنچه تمنای امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا بود، دیدن خدای متعال با چشم خدای متعال بود، نه با چشم خودش؛ فقط با چشم خدای متعال میتوان خدای متعال را به درستی دید. و این وقتی شدنی است که از مرز جان گذشته، جانان شده باشد؛ و در بودن به جز آگاهی چیز دیگری از ایشان باقی نمانده باشد؛ به همان رفیعترین مرتبه نورانی که «لَا يَخرُجُ مِنكَ إِلَى شَيءٍ سواك»1 است، رسیده باشد.
در واقع فرج ایشان این بود؛ فرج آل محمد و فرج وجود مبارک امام زمان (علیهوعلیهم السّلام) که میخواستند و میخواهند، همین است؛ و این امر غیر از امر ظهور است؛ و این همان معرفت والایی است که واقعه در و دیوار، شهادت در شب قدر در مسجد، طشت خون و گودی قتلگاه و بالاخره تحمل مشقّات غیبت، بهای این گوهر معرفت است، که معصومین برای دست یافتن به آن، این بها را پرداخته اند.
بعد از سید الشهداء (علیه السلام)
کودکان و بانوانی که در واقعه کربلا زنده مانده و در زمرۀ اسراء درآمدند، بعد از آن واقعه دردناک، بیش از دو سال زنده نماندند؛ که آن هم به یمن حضور مبارک و آرامش بخش زینب کبری (سلام الله علیها) بود؛ آنان در این مدت به جمع شهدا پیوستند و در زمرۀ ارواح طیبه آنان درآمدند و در آستان مبارک سيّدالشهداء (علیه السلام) نزول اجلال فرمودند و آرمیدند.
در جوار هر که قرار گرفته باشی، حال و هوای او، تو را نیز در بر می گیرد؛ آنان نه فقط در کنار، که در خودِ نفسِ نفیسی فرود آمده و آرام و قرار گرفتند که او خود در خدای متعال فرود آمده، آرام و قرار گرفته بود. از القاب آن وجود مبارک «الدَّلِيلُ عَلَى ذَاتِ الله» است؛ چنین است که پیوستگان به ایشان، به خدای متعال می پیوندند؛ همان طور که رسول اکرم (صلى الله عليه وآله) فرمودند: «حُسينُ مِنّى وَ أنَا مِن حُسينُ»؛ یعنی تا هر جا من رفتهام، حسین نیز رفته است؛ در هر جا من هستم، او نیز هست.
زیارت امام حسین (علیه السلام)، اختلاط با «نفس الله»
امام صادق (علیه اسلام) فرمود: «هر که روز عرفه (حضور) در عرفات از او فوت شود، پس آن را با حضور کنار قبر امام حسین (علیه السلام) درک کند، از او (ثواب و بهره) عرفه فوت نمی شود و به راستی که خدای تبارک و تعالی ابتدا میفرماید به اهل قبر( زائران) امام حسین (علیه السلام) پیش از اهل عرفات. سپس فرمود: آنان را با نفس خودش مخلوط و آمیخته میکند.»2
درست است که هر زیارتی اگر درست انجام شود، حاصلش انس پیدا کردن زائر با مزور است؛ اما در زیارت امام حسین (علیه السلام) بیش از هر زیارت دیگری این اتفاق میافتد. در فضیلت زیارت ایشان در روز عرفه از امام صادق (صلوات الله علیه) نقل شده است: خدای متعال قبل از آنکه به کسانی که در عرفات اند نظر کند، به کسانی که در حول قبر امام حسین (علیه السلام) هستند، نظر میکند و بعد میفرماید: «يُخَالِطُهُمْ بِنَفْسِهِ»؛ هر کسی حسین (علیه السلام) را زیارت کند، خدای متعال او را با نفسش مخلوط و آمیخته میکند.
این ضمیر «ه» با «خودش» به چه کسی بر میگردد؟ اگر منظور این باشد که او را با خود امام حسین (علیه السلام) آمیخته میکند، درست است. اگر بگویید او را با «نفس الله» که وجود مبارک امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) بوده باشند، آمیخته میکند، باز هم درست است؛ به دلالت یکی از زیارت نامه های ایشان که در آن خطاب به حضرتش عرض می شود: «السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ اللهِ القَائِمَةِ فِيهِ بِالسُّننِ».3 اگر بگویید با وجود مقدس رسول الله (صلى الله علیه وآله) او را آمیخته میکند، که «نفس «الله» هستند؛ باز هم درست است. و اگر بگویید اصلاً منظور، خود خدای متعال است، باز هم درست است.
پس با توجه به اینکه:
اولاً: نتیجه شگفت انگیز زیارت امام حسین (سلام الله علیه)، آمیخته شدن با نفس الله است و ثانياً: زیارت، الا و لابد با طی کردن مسافت نیست که اتفاق میافتد، بلکه با قصد کردن و انس گرفتن است؛ باید قدر آداب و سننی را دانست که باعث میشود انسان هر روزه ایشان را قصد کند و با ایشان انس بگیرد؛ خصوصاً اگر بتواند به این انس گرفتن مداومت کند.4
و بعد از همۀ این حرفها فرموده اند که: زیارت امام رضا (علیه السّلام) برترین زیارت هاست، حتی از زیارت امام حسین (علیه السّلام)؛ و زائرین او، برترین زائران در قیامت اند؛ و بر این امر چنین دلیل آورده اند که امام رضا (علیه السّلام) را به جز خواص از شیعیان زیارت نمیکنند.5
یک معنا از این فرمایش این است که برای کمال در تشیّع و خلوص در آن و از ممتازترین در آن شدن، باید وجود مبارک امام رضا (علیه السّلام) را قصد کرد و با ایشان مأنوس بود که معنای زیارت قصد کردن و انس گرفتن است؛ پس آن که در زندگی قصدش معرفت و یافتن آن حضرت و مأنوس بودن و همدم شدن با ایشان باشد، از ممتازترینان شیعیان و مؤمنین است.
زیارت امام حسین (صلوات الله علیه) در سفر زندگی
کسی که قصد رفتن و رسیدن به جایی را دارد، باید نشانی آنجا را داشته باشد. حال مقصد، حرم حسینی است؛ محدوده ای که در آن حضور وجود مبارک امام حسین (علیه السلام) به راحتی یافته میشود؛ یا اینکه راحتتر از هر جای دیگر و بیشتر.
معرفت، اوّلین لازمه زیارت مقبول است: «أشْهِدُ اللهَ وَ أشهِدُكُم يَا مَوالِى بِأَبِي أَنتُم وَ أنّى وَ نَفسِى أَنّى عَبدُكُم وَطُوبَى لِى إِن قَبِلتُمُونِي عبدا»؛6 در تمام زیارتها به این نکته اشاره شده است که اعلا بهره از زیارت، زیارتی است که زائر وجود مبارک ولی الله را «عَارِفاً بِحَقِّهِ» زیارت کند؛ یعنی زیارت کند در حالی که به حقی که او دارد آگاه بوده و آن را باور داشته باشد؛ این «عارفاً بِحَقِّه» یعنی چه؟ فرموده اند: یعنی بداند که او امام واجب الاطاعه است؛ این تعريف لازم معنای «عارفاً بحقه» است. پس باید دانست به چه دلیل وجود مبارک ولی الله، واجب الاطاعة است؟ چه در عرف الهی، چه در عرف انسانی آن کسی واجب الاطاعه است که «مالک» بوده باشد. آن کسی که داشته هایش مال خودش است؛ وجودش، شخصیتش، مالش و مایملکش مال خودش باشد و او ملزم نباشد در آن موارد از دیگری اطاعت کند.
اصلاً بندگی خدای متعال اولا بر اساس «مالکیّت» او بر خلایق است که تعریف میشود و در رابطه با وجود مبارک معصوم هم همین طور است؛ خدای متعال آنچه داشته به رسول الله (صلى الله علیه وآله) بخشیده و ایشان آنچه داشته اند، به امیرالمؤمنين (صلوات الله عليه)، و امیر (علیه السلام) به خلیفه خودشان تا امروزه که همه این داشته ها از آنِ وجود مقدس امام زمان (علیه السلام) و در اختیار ایشان می باشد.
در این تملیک چیزی از خود آنها کم نشده، به علاوه اینکه املکیت خودشان نسبت به آنچه تملیک کردهاند، حفظ شده است؛ در هر حال به این دلیل است که آنها شده اند «مولا» و ما شده ایم «عبد».
اولین و مهمترین نکته نقش آفرین در تمام زیارت ها، یک حرف است: زیارت با معرفت؛ زیرا اگر زائر، زیارت شونده را نشناسد، در واقع او را زیارت نکرده، بلکه شخص خیالی خود را زیارت کرده است. و این معنا را به فرمایش خود امام حسین (علیه السلام) علاوه کنید که فرمود: «نَحنُ قَومٌ لَا نُعطِى المَعْرُوفَ إِلَّا عَلى قَدرِ المَعرِفَة»7 ما خاندانی هستیم که جز به اندازه معرفت، عطا و بخشش نمی کنیم.
ادب، راه کمکی زیارت مقبول
در این میان یک راه کناره کمکی هم وجود دارد: «رعایت ادب». واقع امر این است که به زائرِ دست خاليِ مؤدب عنایت می کنند ولی به آن که گمان میکند دستِ پُری دارد و رفتارش از ادب تهی است، توجه نمیکنند. به همین دلیل است که دانستن حریم حضور امام حسین (علیه السلام) در سفر به سوی ایشان نقش مهمی در تنظیم رفتار زائر و میزان بهره مندی او دارد.
اوّلین و آخرین و مهمترین و واجب ترین ادب همیشگی، توجه و تذکر به حضور احاطی امام (علیه السلام) بر ما و در ما و مؤدب بودن در محضر مبارک ایشان است؛ حضور گسترده عظیم الهی او همه را چون اقیانوسی در بر گرفته و در حالی که ما او را نمی بینیم، ولی او ما را می بیند و مراقب ماست؛ مراقب باشیم که او به تصریح خدای متعال در قرآن مجید، در درون و بیرون ما، با ما و شاهد بر ماست؛ مراقب باشیم که ایشان مراقب ماست. پس مواظب رفتار، کردار، نگاه کردن، حرف زدن، خندیدن، نشستن، خوردن و خوابیدن خود باشیم؛ او به همراه ماست؛ با ماست. اصلاً زندگی، خود یک سفر زیارتی است؛ برای معرفت خدای متعال و حبیب او؛ رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) ... و امام حسین (علیه السلام) و تسعة المعصومين من اولاد الحسين (عليه وعليهم السلام).
نکته بعد اینکه سفر زیارتی برای تجدید دیدار با امام (علیه السلام) از طرفی و از طرف دیگر یاد گرفتن شیوه همراهی و رعایت کردن آنان در متن زندگی است. راستی اگر کسی با محبت، خود را در حضور امام حسین (علیه السلام) احساس کند یا بداند که ایشان شاهد بر او تشریف دارند، جرأت میکند تا در هر حال سر به هوا رفتار کند؟
منابع:
1 بحارالانوار 88: 173
2 کامل الزیارات/ 170
3 بحارالانوار 97: 331
4 سفری در صفر
5 کافی 9: 335 به نقل از امام جواد علیه السلام
6 بحارالانوار 99: 153
7 موسوعه کلمات الامام الحسین علیه السلام/ 915