حضرت زهرا سلام الله علیها دارای جایگاه ارزشمندی در آسمان ها و زمین هستند، برخی روایات درباره ی ایشان در مطلب زیر آورده شده است. در ابتدای مطلب مقام عصمت ایشان مورد تاکید قرار می گیرد، در بیان عصمت فاطمه علیها السلام و مصونیت او نه تنها از گناه و لغزش بلکه از سهو و خطا، استدلال به آیه تطهیر ما را بینیاز میکند.
“انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا” (1)
”همانا خداوند فقط و فقط میخواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور سازد و شما را قطعاً پاکیزه سازد.”
بیان عظمت فاطمه از زبان پیامبر خدا
بخارى در صحیح خود از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: فاطمه بضعه منى فمن اءغضبها اءغضبنى ؛
فاطمه علیهاالسلام پاره تن من است هر که او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است. (2)
فاطمه علیهاالسلام قلب پیامبر
حسن بن سلیمان در کتاب محتضر از تفسیر ثعلبى از مجاهد از پیامبر صلى الله علیه و آله روایت کرده که روزى آن حضرت از خانه بیرون آمد و در حالى که دست فاطمه علیهاالسلام را گرفته بود، چنین فرمود: هر که این را مى شناسد که شناخته است و هر که وى را نمى شناسد بداند: این فاطمه علیهاالسلام دختر محمد است و او پاره تن من مى باشد، او قلب من است که در بین دو پهلوى من قرار گرفته است ؛ پس هر که او را آزار دهد مرا آزار داده و هر که مرا آزار دهد خداى را آزار داده است . (3)
فاطمه برتر از آسمان ها و زمین
و در حدیثى دیگر درباره خلقت فاطمه علیهاالسلام فرمود: پس خداوند از نور دخترم فاطمه آسمان ها و زمین را آفرید، پس آسمان ها و زمین از نور دخترم فاطمه است و نور دخترم فاطمه از نور پروردگار است و دخترم فاطمه برتر از آسمان ها و زمین است . (4)
فاطمه برگزیده خداوند
خطیب بغدادى ضمن اشاره به معراج پیامبر صلى الله علیه و آله از آن حضرت چنین روایت کرده که فرمود: همان شبى که مرا به آسمان بردند دیدم که بر درب بهشت چنین نوشته بود: لا اله الا الله ، محمد رسول الله ، على حبیب الله ، و الحسن و الحسین صفوه الله ، فاطمه علیهاالسلام خیره الله و على باغضهم لعنه الله (5)
برترین زنان اولین و آخرین
در روایتى که از پیامبر صلى الله علیه و آله رسیده چنین آمده :برترین مردان عالم در زمان من على است و برترین زنان از اولین و آخرین فاطمه علیهاالسلام است . (6)
اگر تمام خوبى ها مجسم شود
هم چنین درباره شخصیت بى مانند فاطمه علیهاالسلام فرمود: ولو کان الحسن شخصا لکان فاطمه علیهاالسلام بل هى اءعظم ؛
اگر تمام خوبى ها و فضایل اخلاقى مجسم شود، شایسته است که فاطمه علیهاالسلام باشد؛ بلکه فاطمه علیهاالسلام والاتر از همه آنها مى باشد. (7)
فاطمه مریم کبرى است
و از جمله بیانات و سفارش هایى که رسول خدا صلى الله علیه و آله در حال احتضار به على داشت این بود؛ على جان ؛ فاطمه علیهاالسلام امانت خدا و رسولش در نزد تو مى باشد، پس از این امانت خوب نگهدارى کن و مى دانم که چنین خواهى کرد، بدان که او مریم کبرى است.(8)
محبوب ترین مردم
علامه مجلسى از برخى کتاب هاى مناقب به سند خود از اسامه نقل کرده که گفت : روزى در مسجد به على و عباس گذر کردم در حالى که به بحث نشسته بودند، چون مرا دیدند از من خواستند که از پیامبر صلى الله علیه و آله براى شان اجازه ملاقات بگیرم .
گوید: به رسول خدا عرض کردم : این على و عباس هستند که اجازه ملاقات مى خواهند.
حضرت فرمود: آیا مى دانى چه چیزى آنها را به این جا آورده است ؟
گفتم : به خدا سوگند که نمى دانم .
فرمود: اما من مى دانم براى چه به این جا آمده اند و سپس اجازه ورود به آنها داد.
پس آن دو وارد شده و پس از سلام و اداى احترام در محضرش نشسته و اظهار داشتند اى رسول خدا کدام یک از افراد خانواده ات در نزد تو محبوب تر هستند؟
پیامبر پاسخ داد: فاطمه(9)
و در الدر المـنـثـور اسـت کـه: رسـول خـدا (صـلى اللّه عـلیه و آله وسلم فرموده: افـضـل زنـان اهـل بـهشت ، خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمد (صلى اللّه علیه و آله وسـلم ، و مریم دختر عمران ، و آسیه دختر مزاحم همسر فرعون است.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، بارها و بارها فاطمه علیها السلام را ستود و از او تجلیل نمود. در مواقع بسیاری میفرمود: “پدرش به فدایش باد” (10) و گاه خم میشد و دست او را میبوسید. به هنگام سفر از آخرین کسی که خداحافظی مینمود، فاطمه علیها السلام بود و به هنگام بازگشت به اولین محلی که وارد میشد، خانه او بود.
عامه محدثین و مسلمانان از هر مذهب و با هر عقیدهای، این کلام را نقل نمودهاند که حضرت رسول میفرمود: “فاطمه پاره تن من است هر کس او را بیازارد مرا آزرده است.” (11)
از طرفی دیگر، قرآن کریم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را از هر سخنی که منشأ آن هوای نفسانی باشد، به دور دانسته و صراحتاً بیان میدارد که هر چه پیامبر میفرماید، سخن وحی است.
وَ مَا یَنطِقُ عَنِ الهْوَى، إِنْ هُوَ إِلا وَحْىٌ یُوحَى (12)
پس میتوان دریافت که این همه تجلیل و ستایش از فاطمه علیها السلام، علتی ماورای روابط عاطفی مابین پدر و فرزند دارد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز خود به این مطلب اشاره میفرمود. گاه در جواب خردهگیران، لب به سخن میگشود که خداوند مرا به این کار امر نموده و یا میفرمود: “من بوی بهشت را از او استشمام میکنم.” (13)
اما اگر از زوایای دیگر به بحث بنگریم و حدیث نبوی را در کنار آیات شریفه قرآن کریم قرار دهیم، مشاهده مینماییم قرآن کریم عقوبت کسانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را اذیت نمایند، عذابی دردناک ذکر میکند. و یا میفرماید کسانی که خدا و رسول را اذیت نمایند، خدا آنان را در دنیا از رحمت خویش دور میدارد و برای آنان عذابی خوار کننده آماده مینماید.
إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً؛ آنها که خدا و پیامبرش را اذیت مىکنند خداوند آنها را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور مىسازد، و براى آنان عذاب خوار کنندهاى آماده کرده است» (14)
پس به نیکی مشخص میشود که رضا و خشنودی فاطمه علیها السلام، رضا و خشنودی خداوند است و غضب او نیز باعث غضب خداست، (15) به بیانی دقیقتر، او مظهر رضا و غضب الهی است.
چرا که نمیتوان فرض نمود، شخصی عملی را انجام دهد و بدان وسیله فاطمه علیها السلام را بیازارد و موجب آزردگی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گردد و بدین سبب مستوجب عقوبت الهی شود، اما خداوند از آن شخص راضی و به عمل او خشنود باشد و در عین رضایت، او را مورد عقوبتی سنگین قرار دهد.
نکتهای دیگر که از قرار دادن احادیث مذکور در کنار آیات قرآن کریم بدست میآید، آنست که رضای فاطمه علیها السلام، تنها در مسیر حق بدست میآید و غضب او فقط در انحراف از حق و عدول از اوامر الهی حاصل میشود و در این امر حتی ذرهای تمایلات نفسانی و یا انگیزههای احساسی مؤثر نیست.
چرا که از مقام عدل الهی، بدور است شخصی را به خاطر غضب دیگری که برخواسته از تمایل نفسانی و یا عوامل احساسی مؤثر بر اراده اوست، عقوبت نماید.
راستگوترین مردم
از عایشه روایت کرده اند که گوید پس از رسول خدا صلی الله علیه و اله هرگز کسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم. ابو نعیم درحلیه الولیا روایت کرده که هنگامی میان فاطمه و عایشه اتفاقی رخ داد، و عایشه به رسول خدا (ص) عرض کرد: جریان را از فاطمه بپرس و هر چه او بگوید درست است، چون فاطمه دروغ نمی گوید. (16)
منابع
- سورهی احزاب قسمتی از آیهی 33 (معروف به آ یهی تطهیر)
- صحیح بخارى ج 2، ص 302، حلیه الولیا ، ج 2، ص 40، تهذیب التهذیب ، ج 12، ص 469
- بحارالانوار، ج 43، ص 80
- بحارالانوار، ج 15، ص 10
- تاریخ بغداد، ج 1، ص 259
- احقاق الحق ، ج 25، ص 37
- مقتل الحسین خوارزمى ، ج 1، ص 60
- فاطمه الزهراء، ص 58
- بحارالانوار، ص 68، ذخایر العقبى ص 35
- بحارالانوار،ج22،ص490
- الامالی، شیخ صدوق،ص486
- سوره مبارکه نجم، ایه 3 و 4
- التوحیدشیخ صدوق،ص117
- احزاب/57
- الامالی،شیخ مفید، ص94
- حلیه الولیا،ج2،ص42