از جمله ی درس هایی که می توانیم از عاشورا بگیریم، صبر و رضایت به قضای خداست، کار بزرگی که در مطلب زیر مورد بررسی قرار می گیرد.
امام از آغاز نیروهایی را به همراهی طلبید که مقاوم باشند. در یکی از منزلگاه های میان راه، فرمود: «ایّها النّاس! فمن کان منکم یصیر علی حدّ السّیف و طعن الأسنه فلیقم معنا و الّا فلینصرف عنّا»ینابیع الموده،ص 406
ای مردم! هر کدام از شما که تحمّل تیزی شمشیر و زخم و ضربت نیزه ها را دارد همراه ما بماند، و الّا باز گردد.
با توجه به اینکه صحنۀ کارزار، همراه با زخم و ضربه و مرگ و تشنگی و درگیری و اسارت و صدها خوف و خطر است امام حسین علیه السلامشرط همراهی را «صبر» دانست، تا یاران صبورش تا نهایت کار، بمانند.
روز عاشورا، در خطبه ای به یاران خویش فرمود:
«صبرا بنی الکرام! فما الموت الّا فنطره تعبر بکم عن البوس و الضّراء الی الجنان الواسعه و النّعیم الدّائمه»نفس المهموم،ص135
صبر و مقاومت کنید، ای بزرگ زادگان! چرا که مرگ، تنها یکی است که شما را از رنج و سختی عبور می دهد و به سوی بهشت گسترده و نعمت های همیشگی می رساند.
در توصیه ای که حضرت خطاب به خانوادۀ خود داشت فرمود: بنگرید، هر گاه که من کشته شدم، به خاطر من گریبان خود را چاک ندهید و صورت مخراشید.لهوف ص81
روز عاشورا پس از نماز با یاران، باز هم دعوت به صبر داشت: «فاتّقوا الله و اصبروا» بحارالانوار،ج45 ،ص89،
یاران نیز در رجزهای خویش شعار مقاومت و پایداری سر می دادند. خالدبن عمر، می گفت: ای بنی قحطان! برای کسب رضای رحمان و رسیدن به مجد و عزّت صبر کنید. سعدبن حنظله چنین رجز می خواند: برای رسیدن به بهشت، بر شمشیرها و نیزه ها صبر می کنم.مناقب ابن شهرآشوب،ج4 ،ص101
کسی که صبر داشته باشد، هم تحمّل درد و مصیبتش بیشتر می شود و هم به دیگران روحیّه می دهد. حضرت علی علیه السلام فرموده است: «الصّبر یهوّن الفجیعه» ، غررالحکم، مقاومت، فاجعه و حادثۀ ناگوار را آسان و قابل تحمّل می کند.
سخت ترین ضربه های روحی و مصیبت شهادت فرزندان و یاران، بر امام حسین علیه السلام وارد شد. ولی در همۀ آنها خود را نباخت و مقاومت و ایستادگی کرد و تن به تسلیم و ذلّت نداد.
در هنگام خروج از مکّه در خطبه ای که خواند و اشاره به آینده حوادث و پیشگویی شهادت خویش داشت، فرمود: «نصبر علی بالئه و یوفّینا اجور الصّابرین» ما به رضای خدا رضاییم، بر بلای او صبر می کنیم، او نیز پاداش صابران را به ما می دهد. بحارالانوار،ج44 ص 367
در شب عاشورا به خواهرش زینب و دیگر بانوان توصیه فرمود: این قوم، جز به کشتن من راضی نمی شوند، امّا من شما را به تقوای الهی و صبر بر بلا و تحمّل مصیبت وصیت می کنم. جدّمان همین را وعده داده و تخلّفی در آن نیست.موسوعه کلمات الامام حسین،ص 400
روز عاشورا، علی اکبر را به تحمّل و مقاومت در برابر تشنگی فراخواند و نیز احمد، فرزند امام حسن را نیز که پس از نبردی، تشنه خدمت امام آمد و آب طلبید، به صبر دعوت کرد.
پس از شهادت قاسم، عموزادگان و اهل بیت خود را به صبر دعوت کرد. در آخرین وداع، دخترش سکینه را نیز به صبر بر تقدیر الهی و زبان نگشودن به شکوه و اعتراض دعوت کرد.
از زمزمه های عرفانی خود آن حضرت در واپسین دم حیات نیز که بر زمین افتاده بود، همین صبر بر قضای الهی به گوش می رسید.
همیشه در صبر زینب در عجبم که چگونه فردی با گذراندن فاجعه ای مانند کربلا که عزیزترین افراد زندگیش در جلوی چشمانش به بدترین وجهی کشته شدند، سپس مورد هجوم عرب های وحشی قرار گیرد، کاروان اسرای کربلا را هدایت کند، سنگ صبور کودکان و زنان مصیبت دیده باشد، پرستاری حضرت زین العابدین و دیگر بیماران را بکند، با گرسنگی و تشنگی و غم اسیری و تنهایی و …بسازد، آن وقت در کاخ یزید چنان سخنرانی کند که مردم به گریه بیفتند و ظالم رسوا شود و بگویند، علی زنده شده؟؟؟!!!
هیهات که این جز ایمان به خدا ، صبر ، راضی به رضای خدا بودن چیز دیگری نیست.
فِرْدریک جمس در این رابطه می گوید :” درس امام حسین(ع) و هر قهرمان شهید دیگری این است که در دنیا اصول ابدی و ترحّم و محبّت وجود دارد که تغییر ناپذیرند و همچنین می رساند که هر گاه کسی برای این صفات مقاومت کند و بشر در راه آن پافشاری نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند”
همچنین توماس کارْلایْل (فیلسوف و مورخ انگلیسی)در این باره می گوید :” بهترین درسی که از تراژدی کربلا می گیریم، این است که حسین(ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود روشن کردند که تفوّق عددی در جایی که حق با باطل روبرو می شود و پیروزی حسین(ع) با وجود اقلّیتی که داشت، باعث شگفتی من است”.
در بازماندگان یک مصیبت نیز، داشتن صبر و از کف ندادن قرار و اختیار تسلیم تقدیر الهی بودن و به حساب خدا گذاشتن، هم پاداش بزرگ دارد، هم تحمّل داغ شهادت و فقدان عزیزان را آسان می سازد، بخصوص آنجا که ایمان یک بازمانده بالا باشد و اجر خویش را با بی صبری و اعتراض، از بین نبرد.
هریک از ما در زندگی روزمره مان چقدر صبر داریم؟
چقدر از ضرر هایی که در زندگی می کنیم به خاطر عدم صبر و تحمل است؟
آیا نشنیده ایم که عجله از کارهای شیطان است؟
اگر فقط یک پیام از عاشورا بگیریم و آن هم صبر و رضایت بر خواست خدا باشد، چقدر رنگ زندگیمان قشنگ می شود؟
تصور کنید رانندگی با صبر و تحمل چه اثری در آرامشمان دارد؟
چه مقدار از تصادفات و مرگ و میرهای ما ناشی از عجله و رو کم کردن راننده های دیگر است؟
و یا اگر کسی بر موقعیت کاری و شغلی و مالی خود صبر کند و راضی به رضای خدا باشد، آیا به نظر شما آرام تر نخواهد بود و زندگی زیباتری نخواهد داشت؟
آمار سکته بر اثر استرس پایین نخواهد آمد؟
فضای کاری ما به جای زیر آب زنی و غیبت و تهمت ، آکنده از انرژی های مثبت نخواهد بود؟
بیاییم درس امروز را خوب یاد بگیریم : صبر کنیم و راضی به رضای خدا باشیم.