معرفی کتاب
وسعت یا عمق؟
حتما شما هم شنیدهاید که اگر میخواهید در زمینهای موفق شوید باید استعدادتان را در آن زمینه را به سرعت پیدا کنید، مرتب و بسیار تمرین کنید و به اصطلاح در آن کار عمیق شوید. این باور یکی از عقاید رایج افراد در زمینه توسعه فردی است و حتی نظریهای طرح کرده برای رسیدن به مهارت بسیار بالا و سرآمد در زمینهای باید ۱۰۰۰۰ در آن حوزه تمرین کنید. این دیدگاه به شدت عملکرد افرادی که وسعت تجربیات زیادی دارند و به اصطلاح از این شاخه به آن شاخه میپرند را زیر سوال میبرد. اما به راستی این موضوع همینقدر قطعی است؟
درباره کتاب
کتاب وسعت یا عمق اثر دیوید اپستین سعی دارد به این سوال پاسخ بدهد؛ پاسخی که به احتمال زیاد برایتان تازگی دارد. او در این کتاب مطرح میکند که مسیر موفقیت و رضایتمندی لزوما از طریق رسیدن به عمق در یک زمینه یا تخصصگرایی نیست. او با بررسی تعداد بسیار زیادی از هنرمندان، ورزشکاران و مخترعان به این نتیجه میرسد که کسب تجربیات متنوع و ورود به حوزههای مختلف و کسب وسعت به جای عمق میتواند سبب موفقیتهای درخشانی شود و افرادی با مهارتهای متنوعتر و خلاقتر را به جامعه معرفی کندو اپستین معقتد است کسی که بارها شغلش را تغییر میدهد به تجربیات و خردی دست پیدا کرده که میتواند بهترین و مناسبترین شغل را پیدا کند. او در این کتاب سعی دارد با آوردن نمونههای مختلف این باور رایج را تغییر دهد و به ما نشان دهد که کسب وسعت مهارت و تجربه چه تاثیراتی مهمی در مسیرمان میگذارد
درباره نویسنده
آقای دیوید اپستین نویسنده این اثر در رشته علوم محیطی و روزنامهنگاری تحصیل کرده است. او اطلاعات و دانش بسیاری در حوزه علم عملکرد و استفاده از دادهها دارد و صاحب دو مورد از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز است.
این کتاب به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
اگر گاهی علایق و زمینههایی که در آنها فعالیت میکنید متمرکز نیست یا برعکس ذهنی محتاط دارید و از ورود به حوزههای جدید خودداری میکنید، اگر از ترس شکست وارد عرصههایی متفاوت و جدید نمیشوید و این تفکر غالب مانع از کسب تجربههای جدیدتان شده، شک نکنید وسعت یا عمق میتوانید وسعت و عمق تازهای به دیدگاه و افکارتان بدهد.
برشی از کتاب
در ادامه برای آشنایی هر چه بیشتر شما با فضای کتاب برشی از متن آن را در اخیتارتان میگذاریم:
«نیک یک سال و چهار روز پس از آنکه جنگ جهانی دوم در اروپا با تسلیم بیقیدوشرط پایان یافت، لاشلو پولگار در شهر کوچکی در مجارستان به دنیا آمد و بذر خانوادهای جدید کاشته شد. او هیچ پدربزرگ و مادربزرگ و قوموخویشی نداشت؛ همه آنها در هولوکاست جانشان را از دست داده بودند، همچنین همسر اول پدرش و پنج فرزندشان. لاشلو بزرگ شد و تصمیم گرفت تشکیل خانواده دهد، خانوادهای خاص.
او در دانشگاه به سراغ زندگینامهاندیشمندان افسانهای، از سقراط گرفته تا آینشتاین، رفت و آنها را بادقت خواند و از این راه خود را آماده پدرشدن کرد. لاشلو به این نتیجه رسید که آموزش به شیوه سنتی دیگر کارآمد نیست و اگر درست و بهموقع شروع کند میتواند از فرزندانش نابغه بسازد. با این کار، چیز بسیار بزرگتری را نیز اثبات میکرد: اینکه قالب هر کودک را میتوان به گونهای شکل داد که در هر رشتهای به بالاترین درجه برسد. او فقط به همسری احتیاج داشت که در این برنامه همراهیاش کند.
دوستِ مادر لاشلو دختری به نام کلارا داشت. در سال ۱۹۶۵، کلارا به بوداپست رفت و در آنجا شخصاً با لاشلو ملاقات کرد. لاشلو برای بهدستآوردن او زحمت زیادی نکشید؛ در همان دیدار اول به کلارا گفت که قصد دارد شش فرزند داشته باشد و آنها را طوری بار آورد که به افرادی برجستهتبدیل شوند. کلارا به خانه بازگشت و با بیمیلی ماجرا را برای پدر و مادرش توصیف کرد: «خیلی آدم جالبی بود، اما نمیتوانم به ازدواج با او فکر کنم» آنها به تبادل نامه ادامه دادند. هر دو معلم بودند و توافق داشتند که نظام آموزشی در مدارس بهشدت ناکارآمد است و به قول لاشلو فقط برای تولید «تودهای از افراد متوسط خاکستری» ساخته شده است. پس از یک سال و نیم نامهنگاری، کلارا متوجه شد که صمیمیت مکاتبهای ویژهای بینشان شکل گرفته است. لاشلو سرانجام نامهای عاشقانه نوشت و در پایانِ نامه به کلارا پیشنهاد ازدواج داد. آنها ازدواج کردند، به بوداپست نقل مکان کردند و دست به کار شدند. در اوایل سال ۱۹۶۹ سوزان به دنیا آمد و آزمایش آنها آغاز شد.
لاشلو شطرنج را برای اولین نابغه انتخاب کرد. در سال ۱۹۷۲، یک سال قبل از شروع آموزش سوزان، بابی فیشر آمریکایی در «بازی قرن» بوریس اسپاسکی روسی را شکست داده بود. این بازی در هر دو نیمکره نماینده جنگ سرد محسوب میشد و اینگونه بود که شطرنج ناگهان به فرهنگ عامهپسند راه یافت.»
توضیحات تکمیلی
این کتاب را انتشارات ترجمان علوم انسانی در سال ۹۹ در حدود ۳۰۰ صفحه به چاپ رسانده. کتاب توسط عرفانه محبی جهرمی ترجمه شده است و علاوه بر نسخه چاپی و الکترونیکی نسخه صوتی آن نیز در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.