معرفی کتاب
نام کتاب: اوّلین شب بهار.
نویسنده: محمّد تقی اختیاری.
ناشر: انتشارات مدرسه.
نوبت و تاریخ چاپ: اوّل، 1379.
*******************************
این کتاب، نخستین جلد از مجموعه ی « حضور » است که سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش آن را چاپ و منتشر کرده است. در این مجموعه ها، داستان مذهبی آموزنده برای استفاده نوجوانان به نگارش درمی آید.
*******************************
در دفتر نخست , تشرف یکی از طلّاب سخت کوش و پرهیزکار به محضر شریف امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به تصویر کشیده شده است که با هدف خدمت به مردم و ترویج فرهنگ اسلامی، مشکلات و محرومیّت های بسیاری را به جان می خرد.
« حاج حسین » از اهالی « سده » اصفهان، در یک زمستان بسیار سرد برای آگاهی از وضع فرزند خود که در اصفهان به تحصیل علوم اسلامی مشغول است، به این شهر می آید و از دیدن وضع معیشتی فرزند خود، بسیار متأثّر می شود و می کوشد او را از ادامه تحصیل در حوزه بازدارد.
پدر پس از مشاهده ى عنایت خاصّ حضرت مهدی ارواحنا فداه به طلّاب و از جمله فرزند خویش، از تصمیم خود منصرف می شود و پس از خداحافظی به فرزندش می گوید: « حالا می فهم که راه تو صحیح است. آقا درست می گفت که ما صاحب داریم. صاحب ما، خود اوست. ما را فراموش نکرده است. ما فراموشش کرده بودیم. خوشحالم فرزندی دارم که حضرت، خود ، به کمکش آمده است. »
*******************************
در ادامه حکایت دیگری با نام « منتظر » بیان می شود. در این حکایت، واعظ پرهیزکاری از دیدن انبوه جمعیت حاضر در مجلس، شگفت زده می شود و به این می اندیشد که چرا با وجود این همه علاقه مند به خاندان اهل بیت علیهم السّلام، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور نمی کند. در نهایت، پاسخ پرسش خود را از وجود نازنین حضرت ولی عصر ارواحنا فداه، این گونه دریافت می کند که: « وقت ظهور هنوز نیامده است، مردم آن آمادگی لازم را که باید داشته باشند؛ ندارند… آنگاه برای ثابت کردن این امر، از خوبان مردم حلّه امتحانی به عمل می آید که برخود آن مرد نیز ثابت می شود که مردم هنوز آماده ی ظهور نیستند. »
لازم به ذکر است این کتاب با قلمی شیوا و گیرا، خوانندگان نوجوان را با موضوع مهدویّت آشنا می کند.