مقام حضرت زهرا سلام الله علیها مقام خاصی است و در خلقت خدای متعال، حقیقت رسول الله و امیرالمومنین...
تکه ای از خورشید
مقام حضرت زهرا سلام الله علیها مقام خاصی است و در خلقت خدای متعال، حقیقت رسول الله و امیرالمومنین و خانم حضرت زهرا صلوات الله علیهم و آلهم ممتاز از مقام دیگران است. رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند: «ایشان امّ ابیها» هستند «هی ام ابیها» (1) این را بدانید که اگر جز این یک حدیث، حدیث دیگری در فضایل و مناقب خانم فاطمه صلوات الله علیها نبود کفایت می کرد، همانطور که اگر درباره ی وجود مبارک امیرالمومنین صلوات الله علیه به جز آیه و واقعه ی مباهله آیه ی دیگری نبود، باز هم برای همه ی فضایل و مقامات و کمالات ایشان کفایت می کرد.
وقتی از زبان مبارک رسول الله صلی الله علیه و آله گفته می شود که «فاطمه بضعه منی» (2) ایشان پاره ای از من است، جزئی از من است، این فرمایش التزاماً به یک معنایی هم دلالت می کند، و آن، این است که هر منقبتی که این کل (پیامبر صلی الله علیه و آله) داشته باشد، این جزء (حضرت فاطمه سلام الله علیها) هم دارد، هر خصوصیتی که در کل بوده باشد، در آن جزء هم هست. ایشان جزئی از کل وجود مبارک رسول اکرم صلی الله علیه و آله است پس به این ترتیب هر فضیلت و منقبتی که رسول اکرم داشته باشد، ایشان هم دارند به جز نبوت.
به این ترتیب درباره ی وجود مبارک رسول اکرم هر چه از شئونات و مقامات و کمالات از علم و عصمت و طهارت و قدرت و ولایت و … شامل حال حضرت زهرا سلام الله علیها هم می شود چون جزئی از ایشان هستند و همینطور وظیفه ای که دیگران در قبال رسول اکرم دارند اعم از اطاعت و انقیاد و التزام، در قبال ایشان نیز دارند.
امانتی به نام سوختن
حضرت زهرا سلام الله علیها به صریح آیه تطهیر 《إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا 》 (3) جزء اهل بیت علیهم السلام هستند، پس آنچه که در مناقب و کمالات اهل بیت علیهم السلام است، شامل ایشان هم می باشد.
آیه ی تطهیر دلالت می کند بر عصمت تام اهل بیت علیهم السلام؛ دلالت می کند به این که آن ذوات مقدسه پاکند از هر چیزی که نکبت و ناپاک است. انواع ناپاکی از جهل، نسیان، غفلت تا ناپاکی های مادی، اهل بیت علیهم السلام از همه اینها پاکند و این شامل حال خانم حضرت فاطمه سلام الله علیها نیز می باشد.
آیه مودت《 قل لا اسالکم علیه اجرا الا الموده فی القربی》 (4) مردم را ملتزم می کند به دوست داشتن شدید در حد دل سوختن و دوستی کردن تام و تمام به التزام عملی توام با محبت اهل بیت علیهم السلام و این شامل خانم حضرت زهرا نیز می شود.
لذا وقتی گفته می شود، 《 ان الله یامرکم ان تودوا الامانات الی اهلها (5)》باید که امانات را به اهلش برگردانید یعنی آنچه هست، حق اهل بیت علیهم السلام است، باید به آنها برگردانید هیچ کس در خلقت، هیچ حقی ندارد مگر اینکه حق آنهاست، ملک ولی الله است. لذا باید با اجازه ایشان بوده باشد، در مورد خانم حضرت فاطمه سلام الله علیها نیز صادق است.
جان من است او
در مصادر شیعه و سنی متعدد به خصوص در حدیث کسا نقل شده است که وجود مقدس رسول الله صلی الله علیه وآله فرمودند: «لَحمُه لَحمی وَ دَمُه دَمی» گوشت او گوشت من و خون او خون من است. یا خطاب به امیرالمومنین علیه السلام فرموده اند: «لَحمُکَ لَحمی وَ دَمُکَ دَمی» (6) گوشت تو گوشت من و خون تو خون من است.
این مضامین در مصادر شیعه و سنی هست ولی یکی از آنها که دقیق تر و عمیق تر از همه می باشد این مطلب است که می فرمایند:« عَلی لَحمِ رسول الله وَ دَمُه وَ شَعره» (7) علی گوشت تن رسول الله و خون او و موی اوست. یعنی همه ی تن رسول الله، امیرالمومنین است.
از طرف دیگر رسول الله صلی الله علیه وآله درباره ی حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: «وَ هی روحیَ الّتی بَینَ جَنبَیه» (8) او روح من است که در دو پهلوی من است. یعنی روحی که در تن من است فاطمه است.
اگر این دو حدیث را کنار هم بگذاریم این طور میشود: تن رسول الله امیرالمومنین است و روح ایشان فاطمه زهرا صلوات الله علیهماوآلهما.
پس می توان فهمید کسی که به امیرالمومنین علیه السلام ظلم کند و ایشان را شهید نماید و آن همه بلا و مصیبت بر او تحمیل کند و آن حقوق عظیمه ی الاهیه را غصب کند و این معامله را با حضرت فاطمه سلام الله-علیها کند، ایمان به رسول الله ندارد. رسول اللّه ی که تنش امیرالمومنین و روحش حضرت زهرا صلوات الله علیهماو آلهما می باشد.
درخت نور
روایاتی که در منقبت حضرت فاطمه صلوات الله علیها هست، با این که کم است؛ ولی این مقدار کم هم از روایات مربوط به امیرالمومنین صلوات الله علیه که چند هزارتاست، کمتر نیست؛ به شرط آن که به آدم بفهمانند.
در مجمع البحرین ذیل ماده ی شجره، آمده است که فرمودند:«عنصر آن شجره، فاطمه سلام الله علیها است» (9)
همان درختی که اصلش رسول الله است، ساقه اش امیرالمومنین صلوات الله علیه است و … و حتی فرموده اند: خود خانم حضرت فاطمه سلام الله علیها هم شاخه اش است، عنصر آن شجره هم ایشان است؛ یعنی عنصر شجره ی نبوت و شجره ی خلقت نورانی خدای متعال آن حضرت است.
از این مطلب دو معنی دریافت می شود. عنصر هر چیزی در عرف انسانی ماده ی تشکیل دهنده ی آن است. یعنی این که آن حقیقت ثابتی که در همه ی این درخت نورانی حضور دارد که فرموده اند آن نور عظمت است، مقام نورانی خانم سلام الله علیها است.
خود اصل نور در واقع ایشان است. با این دید پس اگر عنصر آن شجره و ماده ی آن شجره، حضرت زهرا صلوات الله علیها باشند پس آن حقیقتی که از آن خبر داده و معارف و احکام و اوامر و نواهی از آن سرچشمه گرفته و در واقع، اصل عنصر مجموعه ی دین، وجود مقدس حضرت زهرا صلوات الله علیها است.
دلیلش هم این است که ذیل آیه ی «ذلک دین القیمه» (10) ، روایت است که منظور، خانم حضرت زهرا سلام الله علیها است.
راضی به رضایش
پیامبر صلی الله علیه و آله به امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: یا علی ! این فاطمه به خدا قسم، سرور بانوان و زنان اهل بهشت از اولین و آخرین است.
یا علی ! آن چه فاطمه به تو امر می کند انجام بده چون من چیزهایی را به او دستور داده ام که جبرئیل به آن ها دستور داده بود.
بدان یا علی، من راضی هستم از کسی که دخترم فاطمه از او راضی باشد و نیز پروردگارم و فرشتگان از او راضی باشند.
یا علی ! وای بر کسی که به او ستم کند. وای بر کسی که حق او را از بین ببرد. وای بر کسی که همسر او را آزار دهد. من از آنان بیزارم و آنان از من بیزارند.
«وَ الله یا فاطمه لا أرضی حَتّی تَرضی ، ثُمَّ لا وَ الله لا أرضی حَتّی تَرضی ، ثُمَّ لا وَ الله لا أرضی حَتّی تَرضی» (11)
والله یا فاطمه! من راضی نمی شوم تا تو راضی شوی. نه، به خدا قسم من راضی نمی شوم تا تو راضی شوی. نه، به خدا قسم راضی نمی شوم تا تو راضی شوی.
پس تقدیر امور، در ملکوت فاطمی؛ در گستره ی روح قدسی حضرتش، توسط ولیّ وقت، و با رعایت نظر مبارک آن حضرت، انجام می شود؛ و چنین است توضیح و توجیه علّت غیبت، و موکول بودن ظهور به امضای آن انسیّه ی حوراء؛ ایشان « حُجهُ الله عَلَی الحُجَج» (12) هستند؛ لذا: بر همه ی حجج الاهیّه، به جز وجود مبارک رسول الله و امیرالمومنین صلوات الله علیهما و آلهما ولایت دارند.
نویسنده یک معلم
منابع
- بحارالأنوار (ط – بیروت)22 / 152
- وسائل الشیعه ۲/ ۶۷
- احزاب/33
- شوری/ ۳۳
- نسا /58
- اقبال الاعمال:۲۹۶
- کشف الیقین: ۱۶
- بحارالأنوار ۲۸: ۳۷
- بحارالأنوار ۲۴: ۱۳۹
- بینه/ ۵
- بحارالأنوار ۲۲: ۴۸۴
- اطیب البیان۱۳: ۲۲۵